وب کتاب

نظر

اول با خواندن کدام رمان از گابریل گارسیا مارکز شروع کنیم؟ رمان‌های تودرتو با شخصیت‌های پیچیده و پرتعداد، عاشقانه‌های سرراست با تعداد شخصیت‌های کم، رمان‌های سیاسی و روایت‌گر تاریخ و سرگذشت آمریکای لاتین، یا داستان‌های شگفت‌انگیز با شخصیت‌ها و رویدادهای عجیب و غریب؟ 
به جرأت می‌توان گفت گابریل گارسیا مارکز مشهورترین نویسنده‌ی  ادبیات آمریکای لاتین و مهم‌ترین نویسنده‌ی رمان‌های سبک رئالیسم جادویی است. کتاب صد سال تنهایی او یکی از پرفروش‌ترین و پرطرفدارترین رمان‌های جهان است. در اینجا برای پاسخ به پرسش بالا، از میان مهم‌ترین رمان‌های او، صد سال تنهایی و عشق سال‌های وبا را به شما معرفی می‌کنیم که خواندن آنها بهترین راه برای ورود به دنیای شگفت‌انگیز داستان‌های جادویی آمریکای لاتین است.


صد سال تنهایی 


وقتی گابریل گارسیا مارکز روی کتاب صد سال تنهایی  کار میکرد، بسیاری از دوستانش معتقد بودند که دیوانه شده است، زیرا او خودش را حبس کرده بود تا بیوقفه بنویسد. این رمان که در سال 1967 منتشر شد، بیش از ده میلیون نسخه در سراسر جهان فروش داشته است و شاهکارِ گابریل گارسیا مارکز به حساب میآید.
داستان کتاب صد سال تنهایی سالها در ذهن او پخته و آماده شده بود. او میخواست رمانی حماسی بنویسد، رمانی که به کمکِ اهالی روستای کوچکی به نام ماکوندو ، تاریخ جدید کلمبیا را به شیوهای متمرکز و فشرده نقل میکرد. وقتی که بالاخره این طرح به ذهنش رسید، تصمیم گرفت تمام ساعاتِ بیداریاش را وقفِ تکمیلِ آن کند. گابریل گارسیا مارکز پس از هجده ماه زندگی منزویانه در منزل و در حالی که خانوادهاش در مرز ورشکستی قرار گرفته بود، با رمان کاملشدهاش بیرون آمد.
صد سال یکی از بهترین نمونه‌های سبْکی در ادبیات آمریکای لاتین است که به رئالیسم جادویی مشهور است. نویسندگان و خوانندگان بسیاری مجذوب و شیفت? سبک نوشتاری گابریل گارسیا مارکز شدهاند، سبکی که او در آن اغلب واقعیت و خیال را با هم میآمیزد. مثلاً گابریل گارسیا مارکز در کتاب صد سال تنهایی شرح میدهد که چگونه شخصیتی به نامِ رمدیوسِ  زیبارو که جذابیتی فراطبیعی برای مردان شهر دارد، با بادی مرموز و اسرارآمیز به هوا میرود و دور میشود. اورسولا  همسرِ کدخدای ده وقتی که رمدیوس زیبارو به آسمان میرود، میخکوب سر جای خود به تماشا میایستد:
اورسولا که در آن هنگام تقریباً کور بود، تنها فردِ آرامی بود که میتوانست حینِ تماشای خداحافظی و دستتکان دادنِ رمدیوسِ زیبارو ماهیت نور را تشخیص دهد، آنهم در میان برگههایی که بالزنان همراهش بالا میرفتند و محیط سوسکها و گلهای کوکب را ترک میگفتند و با به پایان رسیدنِ ساعتِ چهار بعد از ظهر از میان هوا عبور میکردند و این برگهها در فضای بالاتر، جایی که حتی بلندپروازترین پرندگانِ خاطرات نیز به او دست نمییافتند، همراه وی ناپدید شدند.


این یک خط نمون? کاملی از ژانر ادبیِ رئالیسم جادویی است که گابریل گارسیا مارکز در شکل گرفتنش مؤثر بود. این ژانر تصویر دیگری از واقعیت را نشان میدهد که در آن، نویسنده نماد واقعیتهای موجودِ بسیاری است. رؤیاها، خرافات و حکایتهای شخصی همه برای خود واقعیتی دارند. «حقیقتِ» عینی و یگانهای وجود ندارد.
گابریل گارسیا مارکز اغلب دربار? منشأ رئالیسم جادویی در آثارش سخن میگوید. آثار او از منابع بسیاری تأثیر گرفته بود. یکی از آنها صدای مادربزرگش بود، کسی که او را در روستای آراکاتاکا بزرگ کرده بود. مادربزرگ اغلب قصههایی وهمآلود و افسانههای محلی را برایش میگفت، اما اطلاعاتش را با لحنی جدی منتقل میکرد. به عبارت دیگر، قصه را به صورت واقعیت معرفی میکرد و هرگز تفاوتی میان این دو قائل نمیشد. خود او در این باره می‌گوید:
لحنی که من نهایتاً در کتاب صد سال تنهایی به کار بردم بر مبنای شیوه‌‌ای بود که مادربزرگم برای روایت قصه‌‌ها استفاده می‌‌‌‌کرد. او چیزهایی می‌‌گفت که فراطبیعی و وهم‌‌آلود به نظر می‌‌رسید، اما به حالتی کاملاً طبیعی آنها را می‌‌گفت. مهم-ترین مسئله حس و حالتی بود که روی چهره‌‌اش نشسته بود. وقتی قصه می‌‌گفت ابداً حالت چهره‌‌اش را عوض نمی‌‌کرد و همه تعجب می‌‌کردند. دفعات قبل که می‌‌خواستم بنویسم، سعی کردم داستان را بی‌‌آنکه به آن باور داشته باشم، نقل کنم. فهمیدم که باید خودم به این داستان‌‌ها باور داشته باشم و آنها را با همان حالتی که مادربزرگم تعریفشان می‌‌کرد، بنویسم: با چهره‌‌ای آجرمانند.


ویژگی‌های خاص کتاب صد سال تنهایی


1.رمان صد سال تنهایی صدایی متفاوت و ممتاز دارد و رمانی فانتزی است که در آن رویدادهای غیر قابلِ تصور شکل می‌‌‌گیرند،گویی که اتفاقاتی عادی باشند: زن جوانی خاک می‌‌‌خورد، در حالی که زنی دیگر همراه تندباد به آسمان می‌‌‌رود؛ انبوه پروانه‌‌‌ها مردی را همه جا دنبال می‌‌‌کنند، در حالی که مردی دیگر بندزنی می‌‌‌کند و اَشکال کوچکِ ماهی‌‌‌مانندی از فلز می‌‌‌سازد؛ مردم تا صدسالگی عمر می‌‌‌کنند، در حالی که دیگران می‌‌‌میرند و از نو زنده می‌‌‌شوند. این رویدادها با لحنی عادی و مطمئن روایت می‌شوند. همانطور که ماریو بارگاس یوسا می‌‌‌نویسد «فانتزیْ زنجیر پاره کرده و وحشیانه و تب‌آلود چهارنعل می‌‌‌تازد و برای خود هر نوع افراطی را مجاز می‌‌‌داند.»
2. مارکز در این رمان، هدف همیشگی‌اش که به تصویر کشیدن آراکاتاکای کودکی‌‌‌اش است، محقق می‌‌‌سازد. در صد سال تنهایی روستای کوچکی که در آن بزرگ شده است، ماکوندو نام دارد. رمان صد سال تنهایی یک قرن از تاریخ روستا را در برمی‌‌‌گیرد و از تأسیسِ آن شروع شده، زندگی بنیانگذارانش، یعنی خانواد? بوئندیا را دنبال می‌‌‌کند. گابریل گارسیا مارکز تاریخچ? ماکوندو را با توصیف زندگی اعضای قبیل? ماکوندو ثبت می‌‌‌کند. به این ترتیب ماکوندویی که وصف می‌‌‌شود، روستایی با ابعاد اسطوره‌‌‌ای است.
3. خط داستانی صد سال تنهایی بخش زیادی از تاریخ و سیاست کلمبیا را در خود دارد. بنابراین تاریخ ماکوندو می‌‌‌تواند به صورت نمادِ تاریخ کلی کلمبیا به عنوان یک کشور، تعبیر شود. به گفت? منتقد ادبی، رجینا جِیمز  «گابریل گارسیا مارکز یک بار گفت: خواننده‌‌‌ای که با تاریخ کشورش کلمبیا آشنا نیست ممکن است از صد سال تنهایی به عنوان رمانی خوب خوشش بیاید، اما بسیاری از اتفاقاتی که در آن می‌‌‌افتد برایش بی‌‌‌معنی خواهد بود.» یکی از رویدادهایی که گابریل گارسیا مارکز در این کتاب به تصویر می‌‌‌کشد، همان اعتصاب مشهور کارگران مزارع موز در سال 1928 است که پدربزرگش سرهنگ نیکولاس مارکز سال‌‌‌ها قبل ماجرایش را برای او تعریف کرده بود. طبیعتاً گابریل گارسیا مارکز برخی از ابعاد این وقایع تاریخی را به صورت قصه و داستان در آورده است. مثلاً گابریل گارسیا مارکز هنگام توصیفِ اعتصاب کارگران که طی آن صدها نفر کشته شدند، برای ایجاد تأثیر بیشتر تعداد مجروحان را به هزاران نفر افزایش می‌‌‌دهد.
علاوه بر این، گابریل گارسیا مارکز در صد سال تنهایی دربار? تاریخچ? خودش نیز می‌‌‌نویسد و شخصیت‌‌‌هایی بر اساس خانواده و دوستانش خلق می‌‌‌کند که اغلب همان نام‌‌‌ها را دارند. شخصیت‌‌‌های دیگری آشکارا نماد پدربزرگ و مادربزرگش هستند. صد سال تنهایی از بسیاری جهات گواه و شاهدی است بر تمام چیزهایی که برای مارکز مهم بوده و هست، از زمان کودکی‌‌‌اش تا هنگام نوشتن این رمان، یعنی پیش از آنکه چهل ساله شود.
صد سال تنهایی بارها به فارسی ترجمه شده است که از جمله بهترین ترجمه‌های آن ترجمه‌ی  بهمن فرزانه، کاوه میرعباسی و کیومرث پارسای است.


عشق سال‌های وبا


گابریل گارسیا مارکز کتاب عشق سال‌های وبا را در سال 1985 منتشر کرد. مارکز داستان عاشقانه‌ی  این رمان را درباره‌ی  ماجرای عشق دشوار پدر و مادرش نوشت.
 داستان کتاب عشق سال‌های وبا که در یکی از بندرهای کوچک کارائیب اتفاق میافتد، عشق میان دو شخصیت به نامهای فلورنتینو آریزا و فرمینا دازا  را دنبال میکند. آریزا چند دهه در حسرت نخستین عشقش دازا که همسر مردِ دیگری است، میسوزد. او پس از مرگِ همسر دازا تلاش میکند آتش عشقشان را دوباره برافروخته کند. آریزا شبِ خاکسپاری رقیب، احساساتش را به دازا میگوید و این دو که حالا بسیار پیرتر شدهاند، دوباره عشق خود را احیاء میکنند. مضمون رنج کشیدن در راه عشق مضمونی نبود که گارسیا مارکز پیشتر دربارهاش نوشته باشد، اما این رمان یکی از محبوبترین کتابهایش شد.
 پدر فلورنتینو صاحب یک شرکت کشتیرانی است. فلورنتینو در کودکی پدر را از دست می‌دهد و با مادر مغازه‌دارش زندگی می‌کند. هنگامی که کار در یک تلگراف‌خانه را شروع می‌کند، به فرمینا برمی‌خورد و به او دل می‌بازد. فلورنتینو سعی می‌کند با کمک عمه‌ی  پیرش و با نوشتن نامه‌های عاشقانه‌ای که از روی شاهکارهای ادبیات می‌نویسد، دل فرمینا را به دست بیاورد. اما پدر فرمینا که از اقشار فرودست جامعه است و توانسته با سختکوشی و از طریق ازدواج با زنی از طبقات بالاتر بهبودی به وضعیت خود بدهد، معتقد است فرمینا باید با مرد شایسته‌تری ازدواج کند. تلاش پدر فرمینا برای جلوگیری از ازدواج این دو و بازی سرنوشت باعث می‌شود عشق فلورنتینو به ماجرایی غریب بدل شود و بیش از پنجاه سال طول بکشد تا به ثمر بنشیند.
کتاب عشق سال‌های وبا بعد از کتاب صد سال تنهایی مشهورترین رمان گابریل گارسیا مارکز است. یکی از دلایل شهرت این کتاب این است که داستان آن پیچیدگی‌های کتاب صد سال تنهایی را ندارد و داستان سرراست یک ماجرای عاشقانه است. دلیل دیگر شهرت و محبوبیت آن این است که تنها کتاب مارکز است که به فیلم درآمده است.

 

 

کتاب وب


کتاب ‌های انگیزشی و موفقیت نقش عمده‌ای در آگاهی و ذهنیت ما ایفا می‌کنند. با خواندن چنین کتاب‌هایی به این باور می‌رسیم که می‌توان موفق بود. در راه رسیدن به موفقیت نیازمند مواردی هستیم که راه‌گشای ما باشند تا  با رعایت آن‌ها در این مسیر به شکلی مطلوب با موانع برخورد کنیم و آن‌ها را از میان برداریم.

بسیاری از ما انگیزه‌ی لازم را برای شروع کاری نداریم. شاید بارها دست به انجام کاری زده‌ایم و ناکام شده‌ایم. همین ما را ترسانده است و حتی اطرافیانمان نیز این حس را به ما القا می‌کنند که شکست خواهیم خورد. در این میان خواندن بهترین کتاب‌ های انگیزشی می‌تواند عاملی مفید باشد که ما را در مسیر موفقیت یاری می‌کند. این کتاب‌ها به خودباوری ما کمک می‌کنند و انرژی‌ها و افکار منفی را از ما دور می‌کنند و هر چیزی که برای شروع به آن نیاز داریم را برای ما مهیا می‌کنند. با خواندن این کتاب‌ها توانایی مقابله با مشکلات را می‌یابیم و می‌توانیم موانع را از سر راه خود برداریم.

 

اهمیت خواند کتاب های انگیزشی

 

هیچ‌کس از موفقیت و ثروت بدش نمی‌آید و همه‌ی ما به طریقی در تلاشیم تا موفق شویم. اما مشکل این‌جاست که گاه اصلا نمی‌دانیم چه باید بکنیم. برترین کتاب های انگیزشی آن‌هایی هستند که به ما انگیزه‌ی لازم را برای حرکت در مسیر موفقیت می‌دهند و در ادامه با ارائه‌ی راهکارها و قوانین و نکات طلایی ما را در این امر یاری می‌کنند. استفاده از تجربیات و پژوهش‌های دیگران و هم‌چنین عمل به شیوه‌ی افراد موفق می‌تواند راهنمای ما در رسیدن به موفقیت باشد. این کتاب‌ها با ارائه‌ی جملاتی انگیزشی به ما روحیه و شجاعت می‌دهند که از شکست خوردن نترسیم و تا رسیدن به اهدافمان دست از تلاش برنداریم. جملات درخشانی در این کتاب‌ها وجود دارند که هنگام درماندگی می‌توانند ما را هم‌چنان امیدوار نگه دارند. امید و انگیزه در کنار تلاش دو بال اصلی رسیدن به هدف هستند.

کتاب‌ های انگیزشی و موفقیت خوانندگان بیشماری در سراسر جهان دارند و حتی با گذشت زمان نه تنها فراموش نمی‌شوند بلکه بیشتر در ذهن ما جای می‌گیرند. این امر نشان می‌دهد که افراد موفق در طول تاریخ کارهای عجیب و غریبی انجام نداده‌اند. بلکه آن‌ها از دیرباز تا کنون اصولی ساده را در پیش گرفته‌اند و به آن‌ها عمل کرده‌اند.

 

معرفی تعدادی از کتاب‌ های انگیزشی و موفقیت

 

با مقدمه‌ای که گفتیم اکنون قصد داریم به بررسی تعدادی از بهترین کتاب های انگیزشی و موفقیت بپردازیم و هر یک را به اختصار شرح دهیم. شاید این توضیحات مختصر به شما کمک کند یکی از این کتاب‌ها را تهیه کنید و بخوانید و حرکت خود را به سمت موفقیت آغاز کنید.

 

کتاب اثر مرکب از دارن هاردی

1-کتاب اثر مرکب از دارن هاردی :

این کتاب که به قلم دارن هاردی است به نکاتی کلیدی و اساسی اشاره می‌کند، از معروف‌ترین و برترین کتاب های انگیزشی است. در سراسر این کتاب نویسنده می‌کوشد تا به ما یادآوری کند تصمیمات جزئی و شاید نه چندان پراهمیت و به ظاهر پیش ‌پا افتاده در طول حیات تا چه میزان می‌توانند روی کیفیت زندگی‌مان تاثیر بگذارند. در حرکت به سمت هدف باید تمام تلاش خود را بکنیم و با مداومت و تکرار، تسلیم نشویم و با صبر کردن اثر اعمال خود را ببینیم. نویسنده در این کتاب به این مطلب اشاره می‌کند که این اثرات با توجه به عمل ما می‌توانند مثبت یا منفی باشند. طبیعتا انجام کارهای منفی هم در مدتی طولانی اثر بدی بر زندگی ما خواهد گذاشت و مانع رسیدن ما به هدف می‌شود.     

 

Video Player

 

کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین

2- کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین:

این اثر را یکی از بهترین کتاب های انگیزشی می‌دانند. جملات این کتاب همیشه در ذهن خوانندگان تکرار می‌شود و در لحظات ناامیدی به داد آن‌ها می‌رسد. چهار اثر از فلورانس اسکاول شین به عقیده‌ی بسیاری از خوانندگان تمام آن چیزی است که به آرامش ذهن و روان ما کمک می‌کند و به ما انگیزه‌ می‌دهد. این کتاب به نوعی در دسته‌ی کتاب‌های روان‌شناسی نیز قرار می‌گیرد. چهار فصل این کتاب با عناوین بازی زندگی و راه این بازی، کلام تو عصای معجزه گر تو است، در مخفی توفیق و نفوذ کلام همگی شامل مباحثی هستند که راهنمای ما در ایجاد نگرشی تازه به زندگی هستند.

 

کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید

3- کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید:‌

این کتاب همیشه در فهرست برترین کتاب‌ های انگیزشی در رتبه‌های بالا قرار دارد. ناپلئون هیل در این کتاب از اهمیت قدرت نیروی تفکر صحبت می‌کند. کتاب مذکور که در سال 1937 نوشته شده است دارای 13 فصل است که حاصل تحقیقات مولف درباره‌ی زندگی افراد ثروتمند است. این کتاب پس از گذشت سالیان هم‌چنان جزو بهترین کتاب ‌های انگیزشی و موفقیت محسوب می‌شود که این مطلب خود نشان‌دهنده‌ی ارزشمندی آن است. نویسنده از اشتیاق و ایمان حرف می‌زند و ما را به مصمم بودن بر سر تصمیماتمان تشویق می‌کند. در این مسیر او از اهمیت برنامه‌ریزی و هم‌چنین قدرت ذهن برتر سخن به میان می‌آورد. در حقیقت او معتقد است باورهای ذهنی ما با به کارگیری عناصر دیگر می‌توانند به حقیقت بدل شوند. 

 

کتاب پدر پولدار پدر بی پول

4- کتاب پدر پولدار  پدر بی پول : 

عنوان جذاب این کتاب خیلی از افراد را مشتاق به خواندن آن می‌کند. در میان کتاب های انگیزشی و موفقیت این اثر جایگاه ویژه‌ای دارد. نویسنده‌ در این کتاب بیان می‌کند که ثروتمند شدن در گرو شیوه‌ی تفکر و نگرش ماست. این کتاب از 8 فصل تشکیل شده است و تمرکز آن بر این مطلب است که برای ثروتمند شدن نباید به سختی کار کرد. نویسنده با مقایسه‌ی دو پدر پولدار و بی‌پول از مواردی صحبت می‌کند که افراد ثروتمند و بی‌پول به فرزندانشان می‌آموزند. او در تلاش است خواننده را برای کسب استقلال مالی راهنمایی کند.

 

کتاب ثروتمندترین مرد بابل

5- کتاب ثروتمندترین مرد بابل :

 

در این کتاب نویسنده راه‌کارهایی برای کسب ثروت بیان می‌کند و از این رو می‌توان آن را در زمینه‌ی بهترین کتاب ‌های انگیزشی قرار داد. تفاوت این کتاب با سایر کتاب‌های نوشته شده در این زمینه در نحوه‌ی بیان مطالب است. این کتاب با بهر‌ه‌گیری از تکنیک داستان‌سرایی به بیان مسائل می‌پردازد و از این رو خواندن آن خالی از لطف نیست. ثروتمندترین مرد بابل در دهه‌ی 20 نوشته شده است اما مطالب آن هم‌چنان می‌تواند راه‌گشای افراد در کسب موفقیت و ثروت باشد. چرا که نکاتی که نویسنده در آن بیان کرده است همگی جزو اصولی‌ترین مواردی است که در مسیر موفقیت و کسب ثروت باید به آن‌ها توجه کرد.


فلسفه برای بسیاری از مردم جذاب است. از همین رو کتاب‌های فلسفی طرفدارانی پروپاقرص دارند. آنان که در این زمینه مطالعه کرده‌اند با دید دیگری به هستی می‌نگرند. وقایع زندگی در چشم آنان نمود متفاوتی دارد. نه تنها فلسفه، که این امر کلا خاصیت کتابخوانی است. اگر قرار است با کتاب خواندن هیچ تغییری در زندگی و یا نگرش ما به زندگی ایجاد نشود، پس این مطالعه چه ارزش و فایده‌ای دارد؟ تعداد کتاب‌های فلسفی زیاد است. شاید همین امر است که باعث شده وارد شدن به این دنیای جذاب کمی ترسناک به نظر برسد. منظور از ترسناک این است که بسیاری از افراد جرات نمی‌کنند به سراغ این کتاب‌ها بروند. چرا که اصلا نمی‌دانند از کجا شروع کنند. در حقیقت این افراد سردرگم هستند. شاید روزگاری کتابی فلسفی را باز کرده‌اند و هیچ از آن متوجه نشده‌اند. نباید فراموش کرد که برای شروع مطالعه در هر زمینه‌ای نیازمند آن هستیم که در ابتدا فرآیند مطالعه را با کتاب‌های مناسب آغاز کنیم  و این رسالت ماست که این کتاب های مناسب برای شروع مطالعه کتاب های فلسفی را به شما معرفی کنیم و یک نقشه مطالعاتی برای شما ترسیم کنیم.

اما پیش از آن‌که به معرفی کتاب‌های فلسفی بپردازیم، بهتر است ابتدا با این حوزه آشنا شویم و ببینیم کدام ‌یک از کتاب‌ها در این ژانر قرار می‌گیرند. این امر کمک می‌کند با درک و بینش بهتری مطالعه کنیم.

ژانر کتاب های فلسفی چیست و چه کتاب‌هایی در این دسته‌بندی قرار می‌گیرند؟

اما اصلا فلسفه به چه معناست؟ کتاب‌های فلسفی چه عناوینی را شامل می‌شوند؟ اجازه دهید در یک عبارت مختصر فلسفه را «عشق به خرد» تعریف کنیم. آنان که برای عقل و خرد ارزش و احترام قائل‌اند، نگاهی نظام‌مند به تمام زوایا و پدیده‌های زندگی دارند. همه به دنبال حقیقت‌اند؛ خواه این حقیقت درباره‌ی خودشان باشد، خواه دنیایی که در آن زندگی می‌کنند. بشر همواره به دنبال درک رابطه‌ی خود و دنیا بوده است. به همین دلیل حوزه‌ای به نام فلسفه به وجود آمد.

اکنون فلسفه یک رشته‌ی دانشگاهی است که اتفاقا طرفداران بی‌شماری هم در سراسر جهان دارد. دانشجویان این رشته مدام در حال مباحثه هستند. آن‌ها سوالاتی بنیادین را در خصوص زندگی و چیستی آن مطرح می‌کند و بر سر پاسخ‌های محتمل مناظره می‌کنند.

اما زمانی که از کتاب‌های فلسفی حرف می‌زنیم دایره‌ی تعریف‌مان گسترده‌تر از این‌هاست. علاوه بر کتاب‌هایی که به شکلی علمی و تخصصی در باب فلسفه نوشته شده‌اند، کتاب‌های دیگری نیز در این زمینه وجود دارند. مثلا تلفیق ادبیات و فلسفه منجر به خلق آثار شاهکاری شده است که خوانندگان بسیاری را مجذوب خود کرده است.

لزوم مطالعه‌ی کتاب‌های فلسفی چیست؟

باز هم همان سوال همیشگی را مطرح می‌کنیم. اصلا چرا باید به سراغ مطالعه‌ی کتاب‌های فلسفی برویم؟ از میان این‌همه کتاب در ژانرهای گوناگون چه عواملی ما را مجاب می‌کند که به آثار منتشرشده در این حوزه روی بیاوریم؟ پاسخ به این سوال‌ها اشتیاق افراد را برای مطالعه‌ی کتاب‌های فلسفی بیشتر می‌کند. اکنون زمان آن رسیده است تا چند مورد از فواید و مزایای خواندن کتاب‌های فلسفه را با هم بررسی کنیم تا بیشتر به اهمیت موضوع واقف شویم.

  • تقویت قدرت استدلال و تجزیه ‌وتحلیل مسائل مختلف : کسانی که بهترین کتاب‌های فلسفی را مطالعه می‌کنند، توانایی تحلیلی خود را افزایش می‌دهند. ممکن است در کتابی سوالی ساده مطرح شده باشد و نویسنده در پاسخ به آن پرسش چیزی حدود 600 صفحه سخن گفته باشد. این امر نشان‌دهنده‌ی آن است که فلسفه علمی نیست که سطحی‌نگر باشد. زمانی که به مطالعه‌ی کتاب‌های فلسفی روی می‌آورید، این ویژگی را در خود تقویت می‌کنید که در عمق مسائل رخنه کنید و ورای آن‌ها را ببینید؛ یعنی عملی درست برخلاف آن‌چه که بسیاری از انسان‌ها انجام می‌دهند.
  • بیان ایده‌ها به شکلی سازمان‌یافته : درست است که مطالعه‌ی کتاب‌های فلسفی موجب می‌شود نظرات و ایده‌هایی در خصوص ابعاد مختلف مسائل داشته باشیم، اما این ایده‌ها تا زمانی که در قالب یک روش منسجم بیان نشوند هیچ ارزش و فایده‌ای نخواهند داشت.

 

  • گسترش افق دید : خوانش کتاب‌های فلسفی موجب وسعت نگرش ما خواهند شد. زمانی که در این زمینه مطالعه می‌کنیم، تمام تنگ‌نظری‌ها و سطحی‌نگری‌ها را کنار می‌گذاریم و تنها سعی می‌کنیم فارغ از هرگونه تعصب و جانب‌داری به ماهیت هستی و افراد بنگریم. تا زمانی که چنین اتفاقی نیفتند، هرگز تحلیل و ارزیابی موثری نخواهیم داشت. چرا که نگرش جانب‌دارانه مانع از آن می‌شود که بتوانیم حقایق را همان‌گونه که هستند ببینیم.
  • بهبود مهارت نوشتن : سبک نگارش کتاب‌های فلسفی به گونه‌ای است که ناخودآگاه مهارت نگارش را در شما تقویت می‌کند. نه تنها نوشتن که بیان شفاهی شما نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. معمولا افرادی که مطالعاتی در حوزه‌ی فلسفه دارند، کلامی شیوا و نافذ دارند. به همین ترتیب، مطالعه‌ی فلسفه جایگاه علمی افراد را بالاتر می‌برد و چه از لحاظ شفاهی و چه نوشتاری، مهارت‌های کلامی و نوشتاری آن‌ها را تقویت می‌کند.
  • درک بهتر از سایر رشته‌ها : زمانی که با ایده‌های اساسی فلسفی آشنا می‌شوید، زمینه‌ی درک حوزه‌های دیگر نیز در شما فراهم می‌شود. ارتباط میان فلسفه و علوم دیگر مانند روانشناسی، فیزیک، ریاضیات و ... باورنکردنی است. اما زمانی که با بهترین کتاب‌های فلسفی خو می‌گیرید به درک بهتری از این روابط می‌رسید.
  • درک اهمیت و ارزش استدلال‌های فلسفی : شاید در زمان شروع کتابخوانی با کتاب‌های فلسفی این پرسش را در ذهن داشته باشید که چرا این‌همه ایده و دیدگاه در این خصوص وجود دارد و اکنون نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. سقراط، ارسطو، افلاطون، اپیکور، خیام، ابن‌ سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، ملاصدرا و ... همگی نظریاتی داشته‌اند که هم‌چنان مطرح هستند و مقالات و کتاب‌هایی متعددی در خصوص آن‌ها نوشته شده است. با مطالعه‌ی فلسفه درک تنوع اندیشه‌های گذشتگان آسان‌تر می‌شود و به اهمیت آن‌ها پی خواهید برد.

اگر بخواهیم به طور خلاصه به مزایای مطالعه‌ی کتاب‌های فلسفی اشاره کنیم می‌توانیم بگوییم فلسفه موجب می‌شود که به شیوه‌ای منطقی فکر کنیم؛ مسائل مختلف را حلاجی کنیم و توانایی حل مسئله را تقویت کنیم؛ می‌توانیم راه‌حل‌های ممکن را در خصوص هر سوال و چالش بررسی کنیم و هم‌چنین توانایی صحبت‌ کردن و نگارش به صورت شفاف و با اشاره به جزئیات را نیز خواهیم یافت.

 شیوه‌ی مطالعه‌ی موثر کتاب‌های فلسفی

اما آیا اگر صرفا کتاب‌های فلسفی را بخوانیم، کافی است؟‌ چگونه می‌توانیم مطالعه را در جهتی انجام دهیم که به تاثیر بیشتری بینجامد؟

یکی از راه‌کارهای پیشنهادی در این خصوص این است که کتاب‌های فلسفی را با دقت و تمرکز تمام بخوانیم. یعنی صرفا هدف‌مان این نباشد که تنها کتاب را به اتمام برسانیم. باید سطر به سطر نوشته‌ها را بررسی کنیم و به آن‌ها بیندیشیم. این خاصیت بهترین کتاب‌های فلسفی است که چنان ذهن مخاطب را درگیر می‌کنند که شاید خواننده ساعت‌ها در خصوص یک جمله بیندیشد.

باید با نگاهی پرسش‌گرانه به مطالعه بپردازید. به دنبال پاسخ پرسش‌های پیش‌آمده بروید. نگذارید سوالات بدون پاسخ ذهن‌تان را اذیت کند. در آن صورت از کتاب هیچ نخواهید فهمید. در هنگام مطالعه‌ی کتاب‌های فلسفی لازم است که حتما نکات مهم را یادداشت کنید. به این صورت می‌توانید در زمان مقتضی مجددا مسائل را به چالش بکشید. در بیشتر مواقع برای یافتن ارتباط میان موضوعات مطرح‌شده در کتاب لازم است که تکه‌های مختلف را کنار هم بچینید تا به درک درست‌تری از موضوع برسید.

شروع کتابخوانی با کتاب‌های فلسفی؛ چرا و چگونه؟

برای این‌که مطالعه‌ی خود را در زمینه‌ی فلسفه آغاز کنید، مهم است که در ابتدا چه عناوینی را انتخاب می‌کنید. یکی از بهترین راه‌های شروع این است که اول با کتاب‌های ساده‌تر شروع کنید. نیازی نیست از همان آغاز به سراغ سنگین‌ترین کتاب‌های فلسفی بروید و نتوانید با آن ارتباط برقرار کنید. به همین منظور ما برانمه مطالعاتی برای شما طراحی کرده ایم که در این برنامه شما با کتاب های فلسفی آسان تر و خوشخوان تر شروع به مطالعه فلسفه خواهید کرد و در ادامه با کتاب های سنگین تر آشنا خواهید شد.

شروع کتابخوانی با کتاب‌های فلسفی امر مهمی است. اگر می‌خواهید به مزایا و فوایدی که در بخش‌های پیشین ذکر شد دست پیدا کنید، لازم است که از یک نقطه‌ی مطمئن و درست شروع کنید. در این مسیر بهتر است کتاب‌هایی را انتخاب کنید که در سراسر جهان مطرح هستند. معمولا کتاب‌هایی که شهرت بالایی دارند، کتاب‌هایی چندان سنگین نیستند. چرا که اگر قرار بود تنها محدود به قشر خاصی باشند، هرگز به این درجه از شهرت و محبوبیت نمی‌رسیدند و این یکی از شاخص های مهم تیم تحقیق کتاب وب برای تعیین مسیر مطالعاتی شما بود تا بتوانید علاوه بر قدم گذاشتن در دنیای رمزآلود فلسفه با بهترین کتاب های فلسفی هم آشنا شوید.

البته نباید فراموش کرد که معرفی کتاب‌های فلسفی کار هر کسی نیست و تیم کتاب وب با تکیه بر تخصص مدیران خود به این شهامت رسیده است که کتاب های فلسفی برا برای شما مشخص و معرفی کند. ما معتقد هستیم هرکتابی که معرفی می کنیم می توانیم زندگی را تغییر دهیم به همین جهت انتخاب کتاب ها وسواس زیادی خرج می کنیم.

 

کلام پایانی

با توجه به همه‌ی مسائلی که در خصوص کتاب‌های فلسفی بیان شد، خبر خوش این است که کتاب وب قصد دارد در این مسیر کنار شما باشد.

طبق برنامه‌ای که در این خصوص داریم، از این پس هر هفته یک روز را به معرفی کتاب‌های فلسفی اختصاص خواهیم داد. به این ترتیب دیگر حتی نیازی نیست نگران این باشید که برای انتخاب کتاب مناسب باید به سراغ چه مرجعی بروید. ما با ارائه‌ی فهرستی از بهترین کتاب‌های فلسفی جهان می‌کوشیم تا علاقه‌مندان به این حوزه را با بهترین آثار منتشرشده آشنا کنیم. سعی می‌‌کنیم تا در این مسیر انواع کتاب‌هایی را که به نوعی با فلسفه مرتبط هستند معرفی کنیم. برخی از این کتاب‌ها می‌توانند به فلسفه‌ی زندگی بپردازند و برخی دیگر در قالب داستان حقایقی را برای شما بیان می‌کنند. کتاب‌هایی هم نوشته شده‌اند که توصیه‌هایی در مواجهه با مشکلات و مسائل زندگی ارائه می‌کنند و در این میان از فلسفه کمک می‌گیرند. با مطالعه‌ی برخی از کتاب‌ها هم می‌توانید با عقاید فلاسفه‌ی بزرگ‌ آشنا شوید و طرز تفکر پیروان مکتب آن‌ها را مورد مطالعه قرار دهید.

 

 

کتاب وب


اهمیت مطالعه‌ی کتاب‌های بازاریابی

انسان همواره در پی موفقیت است و دوست ندارد شکست بخورد. در این میان با مطالعه‌ی کتاب‌های بازاریابی و مدیریت به میزان زیادی می‌توان به این هدف دست پیدا کرد و به دستاوردهای مثبتی رسید. اگر سری به ویترین کتاب‌فروشی‌ها بزنید عناوین زیادی را مشاهده می‌کنید که در این زمینه نوشته شده‌اند. اما آیا می‌دانید مطالعه‌ی این کتاب‌ها چه فوایدی دارد؟ آیا اصلا این کتاب‌ها می‌توانند به همه‌ی افراد کمک کنند؟ یا تنها به درد قشر خاصی می‌خورند؟ آیا تنها با خواندن کتاب می‌توان موفق شد؟ چه مسائل دیگری در کنار مطالعه مهم است؟

فارغ از این‌که به دنبال موفقیت در چه زمینه‌ای هستید (ورزش، کسب‌وکار، تحصیلات) باید مسیری پرپیچ ‌وخم را طی کنید. پس واضح است که در چنین مسیری نیازمند آن هستید که به یک رهبر و راهنما اتکا کنید. بدون وجود نشانه‌ها هرگز نمی‌توان به اهداف متعالی رسید. درست به همین دلیل است که باید به سراغ کتاب‌های بازاریابی برویم.

 

 

ژانر بازاریابی چیست و چه کتاب‌هایی در این دسته‌بندی قرار می‌گیرند؟

بازاریابی یک علم است. علم شناخت مشتریان هدف و برقراری ارتباط با آن‌ها. یک بازاریاب حرفه‌ای، هم محصول را به خوبی می‌شناسد و هم مشتریان را. می‌داند که چه پیشنهادی را به چه کسی ارائه کند. مشتری اساس و پایه‌ی هر کسب‌وکاری است. مگر می‌شود بدون مشتری به کسب درآمد رسید؟ اما عوامل دیگر کدام‌اند؟ اصلا چگونه می‌توان در یک کسب‌وکار موفق بود؟

پاسخ سوالاتی‌ این‌چنین همگی در کتاب‌های بازاریابی نهفته است. کتاب‌هایی که در این ژانر نوشته می‌شوند راه ‌ورسم یک تجارت موفق را به شما می‌آموزند. با مطالعه‌ی این کتاب‌ها یاد می‌گیرید که چگونه با نیازسنجی مشتریان و تسلط بر خدمات و کالاهای خود می‌توانید به کسب درآمد برسید. بسیاری از اوقات پیش می‌آید که افراد محصولات خوبی دارند اما نمی‌توانند آن‌ها را به فروش برسانند. یک حلقه‌ی گم‌شده در این میان وجود دارد. یک بازاریاب حرفه‌ای می‌تواند مسیری را پیش روی شما بگذارد که نهایتا به سودآوری می‌انجامد. ما در این مسیر کنار شما هستیم تا با اصول موفقیت در کسب و کار خود آشنا شوید و هوش مالی خود را افزایش دهید. این دسته بندی شامل کتاب هایی هم می شود که در حوزه روانشناسی ثروت طبقه بندی می شوند.

اما کتاب‌های این ژانر فراوان هستند. از میان مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به کتاب‌های مدیریت اشاره کرد. این کتاب‌ها به شما کمک می‌کنند تا بتوانید سازمان و موسسه‌ی خود را به طریقی مدیریت کنید که نهایتا همه‌ی عوامل در خدمت اهداف سازمانی و مشترک باشند. برخی از کتاب‌های منتشر شده در این زمینه هم به اصول و تکنیک‌های بازاریابی اشاره‌ دارند و به این ترتیب، با عملی کردن توصیه‌های مطرح شده در این کتاب‌ها می‌توان قدم در مسیر موفقیت گذاشت. کتاب‌های بازاریابی خود زیرمجموعه‌ی کتاب‌های موفقیت هستند. می‌بینید؟ این مسائل زنجیروار به هم‌ مرتبط هستند. حتی بخش مهمی از اصول بازاریابی ارتباط تنگاتنگی با روانشناسی دارد.

لزوم مطالعه‌ی کتاب‌های بازاریابی چیست؟

اما چرا خواندن کتاب‌های بازاریابی تا به این حد مهم است؟ بازاریابی مانند نقشه‌ی گنج است. یعنی به شما راه ‌وچاه را نشان می‌دهد و شما را راهنمایی می‌کند تا رقیبان را کنار بزنید و به گنج برسید. این گنج همان موفقیت و فروش بیشتر است. راه ‌ورسم بازاریابی،‌ برگ برنده‌ی شماست. در دنیای امروز کسی برنده است که علم بیشتری دارد. فکر می‌کنید آیا همه نقشه‌ی گنج را دارند؟‌ اگر چنین بود که دیگر اسمش نقشه‌ی گنج نبود!

اصلا بیایید از منظری دیگر به قضیه نگاه کنیم. بازاریابی یک شاه ‌کلید است که می‌تواند در صندوقچه‌ی کسب ‌وکار شما را به روی همگان باز کند. به کمک کتاب‌های بازاریابی می‌توانید به درک صحیحی از چگونگی عملکرد دنیای امروز برسید. حتی اگر خودتان یک بازاریاب هستید، باز هم باید یاد بگیرید که چطور می‌توانید در این حرفه پیشرفت کنید. باید خودتان واطرافیان‌تان را بهتر بشناسید تا بتوانید به موفقیت‌های بیشتر برسید.

افراد بسیاری هستند که کسب‌وکار خود را شروع می‌کنند اما هم‌چنان سر در گم هستند و نمی‌دانند از کجا و کدام نقطه باید حرکت خود را شروع کنند. همیشه بر سر چندراهی‌های حساس مردد می‌شوند و شاید نهایتا تصمیم نادرستی هم بگیرند. چرا چنین اتفاقی می‌افتد؟ پاسخ مشخص است؛ وقتی برنامه و نقشه‌ای نداشته باشید، گم شدن در مسیر بسیار محتمل است و هر لحظه ممکن است از هدف خود دورتر شوید.

فواید مطالعه‌ی کتاب‌های بازاریابی

مدیران صنایع و بازاریاب‌ها می‌دانند که مطالعه‌ی کتاب‌های‌ بازاریابی و کتاب‌های مدیریت تا چه میزان ارزشمند است. آ‌ن‌ها به کمک مطالعه‌ی این کتاب‌ها می‌توانند مهارت‌های خود را به میزان زیادی گسترش دهند. اما اجازه دهید چند مورد از فواید مطالعه‌ی کتاب‌های این ژانر را با هم بررسی کنیم. شاید همان چیزی که شما دنبالش هستید در میان همین دلایل نهفته باشد.

 

  • زمانی که کتاب‌های بازاریابی را مطالعه می‌کنید می‌توانید بهتر فکر کنید. این کتاب‌ها پر از راهکار و ایده هستند و ذهن شما را باز می‌کنند. وقتی که در یک کتاب به یک نکته‌ی جالب برمی‌خورید، می‌توانید خودتان هم دست به کار شوید و شیوه‌های موثرتری را با توجه به شرایط کسب‌وکار خود ایجاد کنید.
  • به نظرتان یک بازاریاب باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟‌ علاوه بر روابط عمومی و پشتکار و مهارت‌هایی این‌چنین، یک بازاریاب باید خلاق باشد. خلاقیت یک بازاریاب با مطالعه‌ی کتاب‌های بازاریابی گل می‌کند. بسیاری از مواقع انسان‌ها در ذهن خود برنامه‌ها و ایده‌هایی دارند که خود از آن‌ها بی‌خبرند. این کتاب‌ها ذهن انسان را به سمتی سوق می‌دهند که به کشف این ایده‌ها و ناشناخته‌ها منتهی می‌شود.
  • اما یک بازاریاب باید ویژگی‌های دیگری هم داشته باشد. قدرت تحلیل عامل مهمی است که به افراد اجازه می‌دهد در موقعیت‌های مختلف بهترین تصمیم‌ها را بگیرند. هرچه کتاب‌های بازاریابی بیشتری بخوانید، بیشتر می‌توانید قدرت تحلیل و ارزیابی خود را تقویت کنید.  
  • گاهی ممکن است مدیران و بازاریاب‌ها شکست بخورند ولی خودشان هم ندانند که دلیل این شکست‌ها چیست. یادتان می‌آید از زمان کودکی به ما می‌گفتند کتاب بی‌زبان است ولی سخن‌های فراوانی دارد؟ اکنون بهتر می‌توانیم مفهوم این کلام را دریابیم. زمانی‌که کتاب‌های بازاریابی را می‌خوانیم، تازه متوجه اشتباهات خود می‌شویم. تازه می‌فهمیم که سال‌هاست در جهتی اشتباه حرکت کرده‌ایم؛ ماه‌هاست اقدامات نادرستی داشته‌ایم و روزهاست که مدام دور خود می‌چرخیم و برمی‌گردیم به موقعیت اول.
  • به عنوان آخرین فایده‌ای که باید به آن اشاره کنیم می‌توانیم بگوییم که مطالعه‌ی کتاب‌های بازاریابی هوش اجتماعی افراد را تقویت می‌کند. ممکن است بازاریاب در موقعیتی قرار بگیرد که در آستانه‌ی شکست باشد. اما اگر از پیش کتاب‌های بازاریابی و اصول مذاکره را خوانده باشد می‌تواند شرایط را به نفع خود برگرداند. یعنی می‌داند که چگونه با مخاطب‌های خود تعامل داشته باشد و از تهدیدها فرصت‌های بسیار مطلوبی خلق کند.

قطعا شما هم می‌دانید فواید مطالعه‌ی بهترین کتاب‌های بازاریابی بسیار بیشتر از آن است که بتوان در یک مقاله به آن اشاره کرد. در این بخش کوشیدیم تنها به چند مورد مهم‌تر اشاره کنیم که لازمه‌ی کار هر بازاریاب و مدیری است.

بهترین کتاب‌‌های بازاریابی برای کارآفرین‌ها

افرادی که دست به ایجاد یک کسب ‌وکار جدید می‌زنند و کارآفرینی می‌کنند همواره شایسته‌ی تقدیر و تحسین هستند. اما کارآفرینی تنها به ایجاد یک کسب‌وکار ختم نمی‌شود. این تازه شروع کار است. در این میان باید مطالعات فراوانی در حوزه‌های تجارت و بازاریابی مطالعه کرد و به علم روز مسلط شد.

ما به افرادی که دوست دارند کسب و کارشان را رونق دهند و از نظر مالی به جایگاه بهتری برسند، کتاب های بازاریابی  و کتاب های مدیریتی که در این حوزه نوشته شده اند را به شما معرفی خواهیم کرد.

انواع کتاب‌های بازاریابی

اما واقعا در این کتاب‌ها چه چیزی نوشته شده است؟‌ بیایید چند نمونه از موضوعات این ژانر را با هم بررسی کنیم. کتاب‌های بازاریابی می‌توانند شامل ترندهای بازاریابی باشند. این کتاب‌ها می‌کوشند با بیان مسائل به‌روز، از تکنیک‌های جدید رونمایی کنند و به شما کمک کنند همراه با تغییرات زمان، پیشرفت کنید.

کتاب‌های مدیریت بازاریابی نیز از جمله مطرح‌ترین موضوعات این دسته هستند. مدیریت و بازاریابی دو عنصر کلیدی هستند که به هم مرتبط و متصل‌اند و به هیچ‌وجه نمی‌توان میان آن‌ها جدایی انداخت.

اما اکنون که در دنیای مدرن و دیجیتال زندگی می‌کنیم، کتاب‌های بازاریابی در دنیای دیجیتال نیز می‌توانند بسیار موثر باشند. به این ترتیب می‌توانید از ابزارها و بسترهای نوین بهره‌مند شوید و به بهترین نتایج برسید. سعی کنید در این زمینه همگام با تکنولوژی خود را به‌روز کنید.

به طور کلی در انواع کتاب‌های بازاریابی می‌توانید مواردی نظیر اصول و استراتژی‌های بازاریابی، شیوه‌های جدید بازاریابی، بازاریابی محتوا، بازاریابی داده، تحلیل اطلاعات، مدیریت کسب‌وکار، مهارت‌های بازاریابی، مدیریت رفتار و تکنیک‌های تسلط بر شرایط مختلف را مطالعه کنید. اگر می‌خواهید کارآفرینی کنید، باید این امر را باور کنید که با مطالعه‌ی این کتاب‌ها، احتمال موفقیت‌تان بسیار بسیار بیشتر خواهد شد.

 

کلام پایانی

همه‌ی آن‌چه که در بخش‌های قبلی خواندید به وضوح حاکی از اهمیت کتاب‌های بازاریابی بود. اما برای شروع مطالعه در این حوزه، باید دست روی کتاب‌هایی بگذارید که تاکنون افراد زیادی را به موفقیت رسانده‌اند. منظورمان بهترین کتاب‌های بازاریابی است. کتاب‌هایی که قطعا با مطالعه‌ی آن‌ها به نکات مهمی دست پیدا می‌کنید.

اما اگر با عناوین این کتاب‌ها آشنایی ندارید هیچ ایرادی ندارد. نقشه‌ی گنج در دستان کتاب وب است. بر همین اساس تصمیم گرفته‌ایم تا هر هفته یکی از  بهترین کتاب‌های بازاریابی را به شما عزیزان معرفی کنیم. با مطالعه‌ی این کتاب‌ها می‌توانید قدم‌به‌قدم به اهداف خود نزدیک شوید.

اما فراموش نکنید، در کنار مطالعه باید عملکرد خود را هم تقویت کنید. یعنی نباید گمان کنید صرفا با خواندن چند کتاب دیگر از همه‌ی زیروبم‌های دنیای بازاریابی آگاه خواهید شد. به راستی که چنین نگرشی نه در خصوص کتاب‌های بازاریابی، بلکه در مورد تمام کتاب‌های آموزشی غیرواقعی است. این کتاب‌ها جنبه‌ی راهنمایی و آموزش دارند. اگر قرار باشد به موارد گفته‌شده در کتاب عمل نکنید، پس چگونه می‌خواهید از فواید بی‌شمار آن بهره‌مند شوید؟ آیا منطقی است زمانی که کلید صندوقچه‌ی گنج را در دستان خود دارید، در گشودن صندوق تعلل کنید؟ قطعا با این کار، افراد دیگر از شما پیشی خواهند گرفت و تنها چیزی که برای شما باقی می‌ماند حسرت است. به زمان توجه کنید و نگذارید به این راحتی از دست‌تان برود. در این مسیر شما را تنها نمی‌گذاریم؛ معرفی کتا‌ب‌های بازاریابی از ما، خواندن و پیشرفت از شما.

 

 

کتاب وب 


چرا اینقدر ماجرای خیانت در هنر و ادبیات جذاب است؟ شاید جواب بعضی این باشد که چون خودمان جرأتش را نداریم، در قصه‌ها خودمان را جای قهرمان می‌گذاریم تا میل به خیانت را برآورده کنیم. ولی در اکثر داستان‌ها خیانت آخر و عاقبت خوشی ندارد. پس شاید این دلیل قانع‌کننده‌ای نباشد. چیزی که با اطمینان می‌توان گفت این است که داستان برای جذابیت به ماجراجویی نیاز دارد و خیانت هم یک جور ماجراجویی است. زمانی میلان کوندرا گله می‌کرد که امروزه در رمان‌ها ماجراهای زیادی اتفاق نمی‌افتد. سابقاً هومر با نوشتن ایلیاد، در سیصد صفحه ده‌ها شخصیت را وارد قصه می‌کرد، جنگ به پا می‌شد، همه را می‌کشت و شخصیت‌های دیگر را به جای آنها می‌آورد. ولی امروزه قهرمان رمان در اتاقش روی تخت دراز می‌کشد، به سقف خیره می‌شود و بعد از صد صفحه تک‌گوییِ درونی، بالاخره تصمیم می‌گیرد چای بخورد. ماجراجویی همیشه اوضاع را جذاب‌تر می‌کند، چه در زندگی، چه در هنر (فیلم و نمایشنامه) و چه در ادبیات. قهرمان داستان با هزار امید و آرزو ازدواج کرده، بعد از مدتی دچار ملال یا ناامیدی می‌شود و تصمیم می‌گیرد جایی بیرون از خانه دنبال خوشبختی بگردد: این آغاز ماجراجویی است. 


هرچند بیشتر ماها به محض فکر کردن به خیانت در کتاب‌ها، به یاد مادام بوواری یا آنا کارنینا می‌افتیم، ولی موضوع خیانت در ادبیات به انداز? موضوعاتی مانند جنگ، خوشبختی، تنهایی و مرگ، قدمت دارد. خانواده پایگاه اصلی زندگی اجتماعی است و به همین دلیل غالباً خیانت را مای? تضاد و تنش میان فشارهای جامعه و امیال فرد دانسته‌اند. در اینجا 10 کتاب را معرفی می‌کنیم که خیانت نقش مهمی در پیش بردن قص? آنها دارد. توصی? کتاب‌وب به شما این است که اگر ازدواج کرده‌اید و اهل عبرت گرفتن نیستید، این کتاب‌ها را نخوانید:


مطالعه بیشتر : 10 کتاب پر فروش سال 96



1. مادام بواری؛ گوستاو فلوبر

بچگی نکنید! خواهش می‌کنم. ازتان می‌خواهم عاقل باشید!
برایش توضیح داد که عشقشان غیرممکن است و باید مثل گذشته به روابط ساد? دوستیِ خواهربرادرانه قناعت کنند.
آیا این که می‌گفت جدی بود؟ بدون شک خود اِما هم این را درست نمی‌دانست، چرا که هم? فکرش را جاذب? دلبری‌ای که از او می‌شد، و ضرورت دفاع از خودش در برابر آن، اشغال می‌کرد؛ و با نگاهی مهرآمیز به جوان، نوازش خجولان? دست‌های لرزان او را آهسته پس می‌زد.


مادام بوواری داستان خیانت‌های زنی است به نام اِما با روحی سرکش و قانع‌نشدنی. اِما دختری است روستایی که به علت شکستگی پای پدرش با کمک‌پزشکی با نام شارل بواری آشنا می شود و او هم با وجود داشتن همسر، به دلیل دلبستگی نادانسته‌ای به پیرمرد و دخترش بیش از دیگر بیماران سر می‌زند. از قضا همسر پزشک فوت می‌کند و اِما به قصد فرار از زندگی کسالت‌بار دهقانی و زندگی در شهر با شارل ازدواج می‌کند؛ ولی چیزی نمی‌گذرد که از روحی? سروساد? شوهرش دچار ملال می‌شود. از سویی جذابیت‌های زندگی شهری او را خیال‌باف می‌کند و از سوی دیگر روزبه‌روز از زندگی زناشویی سرخورده می‌شود. این سرخوردگی باعث می‌شود به مردی به نام لئون دل ببازد، ولی به علت ناتوانی لئون در ابراز احساساتش این عشق فروکش می‌کند و لئون از آنجا می‌رود. در ادامه شارل و اِما با فردی ثروتمند به نام رودولف آشنا می‌شوند. او با زیرکی خود را به اِما نزدیک می‌کند و اِما که قصد دارد کمبودش را به هر نحوی جبران کند، از این حادثه کمال استفاده را می‌برد و به خیانت با وی تا سرحد جنون ادامه می‌دهد. ولی به دلیل رنج بسیاری در زندگی با شارل برده، از غصه بیمار می‌شود.
 داستان به اینجا ختم نمی‌شود. پس از بهبودی نسبی، اِما دوباره به لئون برمی‌خورد و این بار با گذشت چند سال که هر دو (به‌ویژه اِما) تجرب? کافی در عشق به‌دست آورده‌اند، احساسات خود را بروز می‌دهند. اِما در این عشق تمام اصول را زیر پا می‌گذارد و به دلیل عمر هدررفت? خود در کنار همسرش حسرت می‌خورد. درحالی‌که شارل وی را با تمام وجود دوست دارد. از همین جا اِما نادانسته در سراشیبی سقوط می‌افتد و عمری را با فساد می‌گذراند: به دلیل رابطه با لئون زیر بار قرض‌های سنگینی می‌رود که در پایان باعث به حراج رفتن لوازم زندگیشان می‌شود. اما با توجه به مسائل پیش‌آمده و همچنین دلسردی لئون نسبت به او با آرسنیک خودکشی می¬کند . شارل که همواره عاشق اِما بود چند سال بعد فوت می‌کند.

2.  آنا کارنینا؛ لف تالستوی

هم? خانواده‌های خوشبخت مثل هم‌اند؛ ولی هر خانواد? بدبخت، فلاکت‌های مخصوص خودش را دارد.


تالستوی آنا کارنینا را در سال 1878 منتشر کرد. کتابی 1000 صفحه‌ای در دو جلد و هشت فصل. تالستوی پیش از آن جنگ و صلح را نوشته بود، ولی آنا کارنینا را اولین رمان خود به معنای دقیق کلمه می‌دانست. فیودار داستایوسکی آن را «اثر هنری بی‌عیب و نقص» نامید و ویلیام فاکنر آن را «بهترین رمانی که تا کنون نوشته‌اند» می‌دانست.
کلیت رمان حول دو ماجرا می‌چرخد: نخست رابط? نامشروعی که میان کنتس آنا کارنینا و افسر نظامی به نام کنت ورونسکی شکل می‌گیرد. ورونسکی از آنا می‌خواهد از همسرش جدا شود و با او ازدواج کند، ولی فشار آداب و رسوم زندگی اشرافی و زندگی مذهبی مانع این کار است. آنها برای ادام? زندگی به ایتالیا می‌روند ولی در جامع? آنجا نیز نمی‌توانند جایی برای خود دست‌وپا کنند. وقتی به روسیه باز می‌گردند، ورونسکی زندگی سابق خود را از سر می‌گیرد، ولی آنا روبه‌روز در خیال حسادت و شک بی‌وفایی‌های او غرق می‌شود. و دیگری زندگی زمین‌داری به نام کنستانتین له‌وین (شخصیتی شبیه خود تالستوی) که به زندگی پرزرق‌وبرق شهری پشت می‌کند و تصمیم به آباد کردن زمین‌هایش در روستا می‌گیرد. او به پرنسس کیتی دل می‌بازد و با دشواری‌های فراوان موفق به ازدواج با او می‌شود، ولی تا زمان تولد نخستین فرزندش، درگیر مسئل? ایمان است.
آنا کارنینا دربار? خیانت، دورویی، حسادت، ایمان، خانواده، ازدواج، جامعه، پیشرفت و امیال و هوس‌های جسمانی است. تالستوی نصیحت‌گویی نمی‌کند و در عوض چشم‌انداز گسترده‌ای از زندگی روسی را به تصویر می‌کشد تا خواننده هم? موضوعات را به چشم خود ببیند. 
نکت? جالب و در عین حال دردناک داستان این است که آنا درست در روز آشنایی با ورونسکی در قطار، شاهد افتادن یکی از کارگران جلوی قطار و مرگ اوست. آنا این واقعه را به فال بد می‌گیرد و از قضا در پایان رمان معلوم می‌شود سرنوشت خود او همین است.


3. داغ ننگ؛ ناتانیل هاثورن

شکافی را که گناه در روح آدمی به وجود می‌آورد، در این عالم فانی با هیچ وسیله‌ای نمی‌توان پر کرد.


ناتانیل هاثورن با نوشتن داغ ننگ در سال 1850 به شهرت رسید. داغ ننگ دربار? زنی به نام هستر پرین در جامع? مذهبی آمریکا در قرن هفدهم است که فرزندی نامشروع به دنیا می‌آورد و می‌کوشد با ندامت و متانت، زندگی تازه‌ای آغاز کند. قهرمان‌های اصلی کتاب چهار نفرند: هستر و دخترش، شوهرش پزشک پیری با نام ساختگیِ «راجر چیلینگ‌ورث»، و عاشق او عالیجناب دیمزدیل. هستر روحیه‌ای قوی و بردبار دارد؛ دخترکش بچه‌ای شیطان است، شوهرش منتقمی است قهار و خبیث، و عاشقش بی‌نهایت ضعیف و رنجور. داستان دربار? گناه است و با کشمکش‌های روحیِ شخصیت‌ها به پیش می‌رود. عذابِ وجدان مای? مرگ دیمزدیل می‌شود؛ و همین کشمکش روحی دوباره هستر را به سرزمینی که در آن گناه کرده است، می‌کشاند. هستر وقتی بعد از سال‌ها بدبختی و بی‌سروسامانی و جدایی، دوباره کشیش را در جنگل می‌بیند، به او می‌گوید: «تو شجاع نبودی، تو راستگو نبودی.» به این ترتیب داستان اخلاقی است و مثل بسیاری از آثار کلاسیک، اخلاق و زیبایی در آن دست به دست هم می‌دهند.

4. سبکی تحمل‌ناپذیر بار هستی؛ میلان کوندرا

اگر به شخصی خیانت شود که به خاطر او به شخص دیگری خیانت شده است، بدین معنا نیست که با آن شخصِ دیگر از درِ آشتی درآید. زندگی این هنرمند مطلقه شباهتی به زندگی والدینِ خیانت‌دیده‌اش نداشت. نخستین خیانت جبران‌ناپذیر است، و از طریق واکنشی زنجیره‌ای، خیانت‌های دیگری را برمی‌انگیزد که هر کدام از آنها ما را بیش‌ازپیش از خیانت پیشین دور می‌کند.


کوندرا پنجمین رمان خود را با عنوان سبکی تحملناپذیر بار هستی در سال 1982 نوشت و برای نخستین بار در 1984 در فرانسه منتشر کرد. وقایع رمان در پراگ سال 1968 و حول و حوش زندگی هنرمندان و روشنفکران و وقایع بهار پراگ می‌گذرد. توما و ترزا شخصیت‌های اصلی کتاب‌اند. با اینکه توما بهترین جراح یکی از بیمارستان‌های پراگ است و مایل نیست هیچ زنی به زندگی‌اش وارد شود، یک «رشته اتفاق شش‌گانه» او را به سوی ترزا می‌کشاند که پیشخدمتی در یک شهر کوچک است. در سراشیب لغزند? «سنگینی» و به خاطر عشق ترزا _زنی که «جلو? اتفاق مطلق» است_ توما آزادی، حرفه و همه‌چیز خود را فدا می‌کند. ترزا با آرمان‌خواهیِ ساده‌دلانه و احساسات پاک و بی‌آلایش خود، «ابطال تمام تضادها، ابطال دوگانگی تن و روان، و حتی ابطال زمان» را می‌خواهد، و چون تحقق این خواسته ممکن نیست، رنج می‌برد و رؤیاهای وحشتناک می‌بیند. 
سابینا _هنرمند نقاش و دوست توما_ «زندگی را سبُک می‌خواهد» و «هیچ‌چیز را زیباتر از به سوی نامعلوم رفتن نمی‌داند.» فرانز، روشنفکر چپ‌گرا و دوست سابینا، شیفت? وفاداری است و آن را مای? وحدت زندگی می‌داند. او معتقد است «وفاداری والاترین پارسایی‌هاست که به زندگی ما وحدت می‌بخشد و بدون آن، زندگی ما به صورت هزاران احساس ناپایدار پراکنده می‌شود.»

5. خنده در تاریکی؛ ولادیمیر ناباکوف

بعد به همسرش فکر کرد، و به نظرش رسید زندگی‌اش با او اکنون در نوری ضعیف و ملایم فرو رفته است و از این غبار شیرگون فقط گهگاه چیزی خود را به رخ می‌کشید، موهای بور او در نور چراغ، نور روی قاب یک تابلو، ایرما که با تیله‌های شیشه‌ای که هر یک رنگین‌کمانی در خود داشتند، بازی می‌کرد، و بعد دوباره غبار بود و حرکات آرام و تقریباً سیال الیزابت.


خنده در تاریکی ماجرای دلبستگی مردی میانسال به دختری بسیار جوان است. علاقه‌ای که نهایتاً به رابطه‌ای انگلی میان آن دو می‌انجامد. ناباکوف بعدها همین مضمون را دستمای? نوشتن لولیتا قرار داد.
آلبینوس، منتقد هنر و مرد متأهل خوشبختی است که در برلین زندگی می‌کند. او در سینما با دختر 17ساله‌ای به نام مارگو آشنا می‌شود و به او دل می‌بندد. بارها با او قرار می‌گذارد تا عاقبت او را اغوا می‌کند. مارگو نامه‌ای به خان? آلبینوس می‌نویسد که به دست زن او، الیزابت، می‌افتد و رابط? آنها فاش می‌شود: زندگی آلبینوس از هم می‌پاشد. آلبینوس مارگو را به دوستش رکس معرفی می‌کند، غافل از اینکه این دو سابقاً رابطه داشته‌اند و بدین ترتیب ناخواست? مای? ازسرگیری رابط? آنها می‌شود. آن دو برای سرکیسه کردن آلبینوس هم‌دست می‌شوند.
آغاز کوبند? خنده در تاریکی ما را به یاد آغاز داستان میشایل کلهاس اثر هاینریش فُن کلایست می‌اندازد:


زمانی در برلین آلمان مردی زندگی می‌کرد به نام آلبینوس. وی ثروتمند و محترم و خوشبخت بود. روزی همسرش را به خاطر معشوق? جوانی ترک کرد. عاشق شد، ولی کسی به او عشق نورزید و زندگی‌اش تباه شد.


6. در جستجوی زمان ازدست‌رفته؛ مارسل پروست

به سدّ محالی پی می‌بردم که عشق به آن بر می‌خورَد. خیال می‌کنی موضوع عشقت کسی است که شاید در برابرت خفته، در بدنی نهفته است. اما افسوس، امتداد این کس تا هم? نقطه‌های فضا و زمانی است که در آنها به سر برده است و خواهد برد. اگر  به تماس او با این یا آنجا، این یا آن ساعت دست نیابی، دستت به خودش هم نمی‌رسد. و تماس با هم? این نقطه‌ها نشدنی است. باز اگر جایشان را می‌شناختی می‌توانستی خود را به آنجا بکشانی. اما کوروار به هر سو می‌روی و نمی‌یابی. و بدگمانی از همین است، و حسادت، و آزار. زمان گرانبهایی را به جستجوی واهی هدر می‌دهی و ندانسته از کنار حقیقت می‌گذری.


اگرچه رمان پروست مانند چند کتاب قبلی تماماً دربار? خیانت نیست، ولی بد نیست به دلیل نقش مهم خیانت در یکی از جلدها، به آن اشاره کنیم.
جلد ششم رمان پروست، با عنوان اسیر، روایت زندگی مشترک آلبرتین و راوی در پاریس است. خانواد? راوی بیرون از پاریس، به کارهای خود مشغول‌اند و او و آلبرتین را با فرانسواز تنها گذاشته‌اند. راوی بارها می‌گوید دیگر آلبرتین را دوست ندارد، ولی از سر حسادت کنار او مانده است. حتی یک بار چیزی نمانده او و آندره را حین ارتکاب عمل غافلگیر کند؛ شک او بالا می‌گیرد و احتمال بروز اینگونه موارد مای? عذاب اوست. وقتی آلبرتین می‌خوابد، راوی آسوده‌خاطر است: وقتی خواب است هویت‌های چندگانه و پراکنده و امیال ناشناخت? او فروکش می‌کند؛ فقط در این مواقع است که راوی احساس می‌کند ”وجود گزیرپای“ او را در چنگ دارد. ولی به مرور پی می‌برَد که تلاش برای مهار او بی‌فایده است: رویدادهای تصادفی، داستان‌های ساختگی ولی بودار، و نیمچه‌حقایقی که برای لاپوشانیِ دروغ‌های قبلی می‌گوید، بسیار فاش‌کننده‌تر از تجسس‌های چند سال اخیرِ راوی است.
فکر و خیال دربار? خیانت‌های احتمالیِ آلبرتین چنان ذهن راوی را درگیر کرده که نمی‌تواند دست‌به‌کار نوشتن شود. آرزوی سفر به ونیز و آغازی جدید در دل او زبانه می‌کشد، و درست زمانی که قاطعانه تصمیم می‌گیرد برای همیشه از آلبرتین جدا شود، فرانسواز خبر می‌دهد که وقتی راوی خواب بوده، او وسایلش را جمع کرده و گریخته است.
اسیرْ کتاب دلشوره‌آوری است، سرشار از بدگمانی، بی‌اعتمادی و رنج. ولی گهگاه، وعد? چیزی فراتر را در خود دارد، و زیبایی و بصیرتی ناگهانی از آن سر بر می‌آورَد که اخم خواننده را می‌گشاید و او را تا اوج الهامات هنرمندانه بالا می‌کشد.

7. منسفیلد پارک؛ جین آستین

اگر قرار باشد یک خصوصیت را در آدمیزاد نام ببریم که واقعاً شگفت‌انگیزتر از هر خصوصیت دیگری باشد، به نظر من همان حافظه و خاطره است. قدرت‌ها، ضعف‌ها و نابرابری‌های حافظه از هر چیز دیگری در ما درک‌ناپذیرتر است. حافظه گاهی خیلی قدرتمند است، فوری به سراغ آدم می‌آید، گوش به فرمان است. گاهی گیج و سرگشته، و خیلی ضعیف… در مواقعی هم خودسر و غیر قابل مهار! …ما آدم‌ها از هر لحاظ معجز? خلقت‌ایم… اما قو? یادآوری و فراموشی، دیگر واقعاً غیر قابل درک است.


منسفیلد پارک، مانند تمام آثار جین آستین، از تمام کتاب‌هایی که تا اینجا نام بردیم اخلاق‌گراتر است. فَنی پرایس، قهرمان داستان، در برابر بی‌اخلاقی‌ها، خطاها و خیانت‌های اطرافیان مقاومت می‌کند تا خود به یکی از آنها تبدیل نشود. 
فَنی(فرانسس پرایس) را وقتی ده ساله است خانواده‌اش به خان? عمو (تامس برترام) و زن‌عمویش می‌فرستند. او در آنجا در کنار عموزده‌هایش تام، ادموند، ماریا و جولیا بزرگ می‌شود و میان او و ادموند محبتی شکل می‌گیرد. پس از مدتی مری و هنری کرافرد، خواهرزن و برادرزن کشیش محل، به دیدن خانواد? برترام می‌آیند و ادموند به مری دل می‌بندد. 
همزمان با این وقایع، دخترعموی فنی یعنی ماریا، با اینکه نامزد دارد، با هنری کرافرد وارد رابطه می‌شود. پس از مدتی هنری به فنی پیشنهاد ازدواج می‌دهد، ولی او به دلیل مخالفت عمویش نمی‌پذیرد. دو دخترعموی فنی سرنوشت بدی پیدا می‌کنند: ماریا عاقبت با هنری فرار می‌کند و جولیا به همراه جوانی ناباب به نام ییتس از خانه فرار می‌کند. رفتارهای خودخواهان? مری کرافرد هم باعث می‌شود ادموند از این علاق? کورکورانه دست بردارد و دوبار? به سوی فنی بازگردد و با او ازدواج کند.

8. پایان رابطه؛ گراهام گرین

قصه نه آغازی دارد، نه پایانی: آدمی به اختیار خودش روی یکی از تجاربش دست می‌گذارد، و از آنجا همه‌چیز را به چشم گذشته و آینده می‌بیند.


پایان رابطه دربار? زندگی رمان‌نویسی به نام موریس بندریکس در سال‌های جنگ جهانی دوم در لندن است. بندریکس با زنی به نام سارا مایلز که همسرش (هِنری) کارمندی عنین است دل می‌بازد و با او وارد رابطه می‌شود، ولی به زودی درمی‌یابد که این رابطه دوام چندانی نخواهد داشت، زیرا حسادت‌های آشکار او بر این رابطه سایه افکنده است. وقتی سارا حاضر به طلاق از همسرش نمی‌شود، موریس از کوره در می‌رود. بعد از این اتفاق، سارا بی هیچ توضیح بیشتری، با او قطع رابطه می‌کند.
از سویی هِنری پس از مدتی به روابط زنش مشکوک می‌شود و از سوی دیگر، بندریکس کارآگاهی خصوصی می‌گیرد تا از روابط تاز? سارا سر در بیاورد. از دفتر یادداشت سارا کاشف به عمل می‌آید که او با خدا عهد بسته اگر بندریکس از بمباران لندن جان سالم به در ببرد، دیگر با او وارد رابطه نشود. مصیبت‌های فراوانی بر سر سارا می‌رود که و او نهایتاً در اثر عفونت ریه جان می‌بازد. در آخرین صفح? رمان گویی بندریکس هم در پی این ماجراها به خدا ایمان آورده، هرچند او را دوست ندارد.


9. روابط خطرناک؛ لاکلو

روابط خطرناک داستانی است به سبک نامه‌نگاری دربار? زن و مردی رقیب به نام مارکیز دو مِرتوی و ویکُنت دو والمون که سابقاً عاشق و معشوق بوده‌اند و اکنون با اغوا کردن دیگران، به سوء استفاده از آنها می‌پردازند. هدف آن دو از این روابط خیانت بار، لذت شخصی و به رخ کشیدن قدرتشان است.
بانویی شریف و متأهل به نام مادام دو توروِل به دور از همسرش در قصر عم? ویکنت دو والمون به سر می‌برد. ویکنت تصمیم گرفته از فرصت استفاده کند تا او را فریب دهد و به خیانت وادارد. همزمان، مارکیز دو مِرتوی نیز تصمیم گرفته دختر جوانی به نام سسیل دو وولانژ را اغوا و وادار به خیانت کند؛ مادرِ سسیل به تازگی او را از صومعه بیرون آورده تا برای ازدواج با کسی که سابقاً عاشق مِرتوی بوده ولی دست رد به سین? او زده، آماده کند. سسیل به معلم موسیقی‌اش، شوالیه دانسِنی، دل بسته است و مِرتوی و والمون وانمود می‌کنند قصد دارند آن دو را به هم برسانند، ولی در حقیقت نقش? خودشان را پیش می‌برند.
آندره در مقاله‌ای که بعدها به عنوان پیشگفتار به این رمان افزوده شد میگوید برخلاف اینکه غالباً گفته‌اند روابط خطرناک داستانی است دربار? خیانت و بی‌بندوباری، ولی باید آن را پیشگام ظهور نوع جدیدی از شخصیت‌ها در ادبیات فرانسه دانست. مالرو ویکنت دو والمون و مارکیز دو مِرتوی را شخصیت‌هایی «بی‌سابقه» در ادبیات می‌داند که «برای اولین بار [در ادبیات اروپا]، عامل تعیین‌کنند? اعمال و رفتار آنها ایدئولوژی است.»


10. گتسبی بزرگ؛ اسکات فیتس جرالد

در سال‌هایی که جوان‌تر و به ناچار آسیب‌پذیرتر بودم پدرم پندی به من داد که آن را تا به امروز در ذهن خود مزمزه می‌کنم. وی گفت:

«هروقت دلت خواست عیب کسی رو بگیری، یادت باشه که توی این دنیا، همه? مردم مزایای تو رو نداشته‌ن.»

 

 

گتسبی بزرگ دربار? مرد جوانی به نام جِی گتسبی است که ثروت زیادی دارد و خان? اشرافی‌اش دائماً محل برگزاری مهمانی‌های بزرگ و باشکوه است. کسی نمی‌داند این ثروت از کجا آمده است و شایعات فراوانی دربار? زندگی او در میان مردم می‌گذرد. مثلاً شایعه است که گتسبی از خانواد? بسیار فقیری بوده که عاشق دختر پولداری به نام دی‌زی می‌شود، بعد در زمان سربازی از دی‌زی دور می‌شود و خبر ازدواج او را می‌شنود. با این حال گتسبی عاشق می‌ماند و همیشه چشمش به دنبال دی‌زی می‌گردد و با وجود ثروت و شهرت و قدرت و نفوذ فراوان، قادر به فراموش کردن عشق قدیمی خود نیست.
اکنون دی‌زی در شهر اوست و ماجراهایی شروع می شود. گتسبی می‌کوشد میان دی‌زی و همسرش جدایی اندازد و به عشق قدیمی خود برسد. سرانجام آن دو از طریق آژانس نیک کاراوِی که دوست دور? کودکی دی‌زی است، با هم روبه‌رو می‌شوند. گتسبی تصور می‌کند نیک می‌تواند دی‌زی را به او بازگرداند. اما معلوم می‌شود دارایی گتسبی از راه‌های غیرقانونی به دست آمده که شامل معاملات قاچاق است. و این عاملی است که شوهر دیزی علیه گتسبی به کار می‌گیرد. پس از درگیری لفظی میان گتسبی و شوهر دی‌زی در هتلی در منهتن، گتسبی و دی‌زی سوار ماشین گتسبی می‌شوند و در راه، دیزی که پشت فرمان نشسته، با یک زن پیاده تصادف می‌کند. همسرخشمگین زن مرده، به تصور این که گتسبی راننده بوده، روز بعد درحالی‌که گتسبی در استخر خانه‌اش است، به او شلیک می‌کند. تام و دیزی مدتی در املاک پهناورشان گوش? عزلت می‌گیرند و نیک کاراوی ، راوی ماجرا، به زادگاه خود باز می‌گردد و سعی می‌کند از آنچه شاهدش بوده، فرار کند. نیک، تماشاچی بی‌گناه، در حقیقت تمام ماجراست، نه فقط به عنوان یک شاهد، بلکه به عنوان وجدان اخلاقی کتاب.