وب کتاب

کتاب پاییز فصل آخر سال است، از طریق هم‌ذات‌پنداری با شخصیت‌های کتاب موفق به جذب مخاطب می‌گردد.  
خوانندگان با مطالعه کتاب پاییز فصل آخر سال است، بی تردید به تحسین شیوه نگارش سلیس و زیبای نویسنده می‌پردازند.
امروز به معرفی یکی دیگر از کتاب‌های، کتابستان ایران زمین می‌پردازیم. نوشتاری برخواسته از ذهنی جوان و پویا برای همسالان دوره خویش. 
نویسنده‌ای که خلاف تردیدها و دودلی‌های شخصیت‌های آفریده شده در رمان خود، با استحکام تصمیم می‌گیرد. آنگاه قدم‌های استوار در نگارش داستان‌هایش  برمی‌دارد و دروازه‌های موفقیت را به روی خود می گشاید. سخن از نسیم مرعشی است و اولین رمان چاپ شده‌اش، کتاب پاییز فصل آخر سال است.

 

گذری بر زندگی نویسنده کتاب پاییز فصل آخر سال است


صحبت از نویسنده‌ای جوان است، نه نویسندهای که عمری نسبتاً طولانی را پشت سر نهاده است. نسیم مرعشی نویسنده‌ای که در سال 1362 به دنیا آمد. نگارنده کتاب پاییز فصل آخر سال است که بیشتر ایام کودکی و نوجوانی خود را در اهواز، شهر مقاوم و همیشه مبارز ایران گذراند. مرعشی فارغ‌التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه علم و صنعت می‌باشد. او به عنوان یک روزنامه‌نگار در سال 1386 کار خود را در هفته‌نامه همشهری جوان آغاز نمود. هم‌زمان در عالم روزنامه‌نگاری به معرفی کتاب می‌پرداخت. سرانجام در سال 1388 با نوشتن داستان‌های کوتاه، قدم به عرصه شیرین اما سخت نویسندگی گذاشت. او اولین داستانش را در همین سال نوشت. خانم مرعشی بعدها فیلم‌نامه‌نویسی و مستندنویسی را به همراه نگارش رمان به دایره فعالیت‌های خود افزود. 
جوایز دریافتی و موفقیت‌های نسیم مرعشی نویسنده موفق کتاب پاییز فصل آخر سال است، عبارتند از: 
در سال 1392 برای نوشتن داستان نخجیر موفق به دریافت جایزه بیهقی گردید.
همچنین جایزه داستان تهران را برای کتاب رود در سال 1393 دریافت کرد. این نویسنده در دوره کاری خود فیلم‌نامه بهمن را با کارگردانی مرتضی فرشباف و همکاری او نوشت.
سرانجام نشر معروف چشمه در سال 1393 کتاب پاییز فصل آخر سال است، را در 189 صفحه از نسیم مرعشی به چاپ رساند.

نسیم مرعشی با نگارش کتاب پاییز فصل آخر سال است، توانست به موفقیتی چشمگیر دست پیدا کند. کتاب مذکور در سال 1394 موفق شد، یکی از مهم‌ترین جایزه‌های ادبیات داستانی را کسب کند. جایزه ادبی جلال آل احمد. 
جایزه‌ای که بنیاد شعر و ابیات داستانی ایرانیان، در قسمت داستان کوتاه، رمان و .... برگزار می‌کند.
پس از آن، کتاب پاییز فصل آخر سال است، آنچنان موفق شد  که در سال 1397 به چاپ 38 خود رسید. نسیم مرعشی دومین کتاب خود را نیز به نام هرس توسط نشر چشمه منتشر کرد.

 

گفتاری کوتاه بر کتاب پاییز فصل آخر سال است


کتاب فوق حدیثی بر زندگی و سرنوشت سه دختر جوان که در مرز سی سالگی قرار گرفته‌اند، برای مخاطبان خود بیان می‌کند. نوشتاری که این سه دختر را در تردید آشکاری از تصمیم‌گیری‌های زندگی نشان می‌دهد. سه دوست هم دانشگاهی که گذر زمان راهشان را از هم جدا شده و هر کدام را به راه خویش رهنمون ساخته است.  سه دختر به نام‌های روجا، لیلا و شبانه.
در کتاب پاییز فصل آخر سال است، می خوانیم که اینان سرگرم دغدغه‌های پر از تردید خود هستند. راه زندگی را با اراده خود انتخاب نمی‌کنند و تنها  تسلیم آنچه تقدیر برایشان خط و نشان می‌کشد، می‌شوند.
 در طی داستان به گذشته سه هم دانشگاهی پی می‌بریم. سه دختر متعلق به دوره پراضطراب و پر از چالش دهه 60 هستند. کتاب پاییز فصل آخر سال است، در دو بخش نوشته شده است. بخش نخست تابستان و دومین بخش پاییز. هر کدام از این دو بخش نیز دارای سه فصل هستند. در سه فصل بخش اول می‌بینیم که سه دختر روایتگر ساعاتی از یک روز مخصوص در زندگی هستند. البته در روایت‌های دختران، گاه تداخلی هم از سرنوشت آنان صورت می‌گیرد. در بخش دوم کتاب که سه ماه بعد روی می‌دهد، شخصیت‌های اصلی کتاب راوی سه روز غیر متوالی در زندگی می‌باشند. 
مسائلی نظیر مهاجرت، ماهیت شغلی، تشخص اجتماعی و ارتباطات عاطفی، از تشویش‌های دخترانه‌ای است که نویسنده  به صورتی جدی در کتاب به آن می‌پردازد. شایان ذکر است که شاهد ورود پسران جوانی مانند میثاق و ارسلان نیز در خلال داستان می‌باشیم.
در کتاب پاییز فصل آخر سال است، روجا یکی از دختران را در زنجیره‌ای از قید  وابستگی‌های شدید خانوادگی همانند دختران دیگر ایرانی می‌یابیم، در حالی که  به مهاجرت می‌اندیشد.
لیلا دختری که مظهر عشقی نافرجام به همسرش میثاق است. مردی که آمده بود تا برود ولی در کمال ناباوری لیلا را در تنهایی خود باقی می‌گذارد. آنگاه برای گشودن پر پرواز در زندگی، به سرزمین غربت می شتابد.
و شبانه با کوله باری از استرس‌های به جا مانده از دوران ناخوشایند جنگ که زندگی او را درگیر خود نموده است. دختری جوان که هنوز نمی‌داند از زندگی خواهان چیست یا چه چیزی را می طلبد و ...

 

تحلیلی بر محبوبیت بسیار، کتاب پاییز فصل آخر سال است


ابتدا موفقیت کتاب پاییز فصل آخر سال است را در قلم شیرین، روان و نثر دلنشین نویسنده باید دانست. 
همچنین داستان به گونه‌ای روایت می‌شود که نسل امروز آن را واقعی می‌بیند و با روایت زندگی اش عجین می‌پندارد. وجود شخصیت‌های کتاب برای جوان امروز قابل لمس به نظر می‌رسد.  انگار خود راوی قسمتی از سرگذشت خویش می‌باشد. با افراد کتاب زندگی می‌کند و روزگار سپری می‌نماید. از دلایل دیگر محبوبیت کتاب پاییز فصل آخر سال است، را می‌توان در سیاست و ظرافت سبک نویسندگی نسیم مرعشی دانست. 
هیچ کس قهرمان کتاب شمرده نمی‌شود. هیچ شخصیتی سیاه کامل یا تماماً سفید نیست. افراد از آنانی انتخاب شده‌اند که در زندگی روزمره هر روز می‌بینیم و برایمان ناآشنا نیستند. نویسنده در کتاب پاییز فصل آخر سال است، با قلم پرتوان خود قادر به بیان تردید‌ها، دودلی‌ها و هراس شخصیت‌های کتاب است. عدم ارائه کوچکترین راه حل برای رفع تشویش و دغدغه، و حتی ندادن ارائه طریق و باز بودن انتهای مطلب، در کتاب پاییز فصل آخر سال است، مطالب کتاب را به واقعیت‌های موجود در جامعه و حقیقی بودن هر چه بیشتر آن سوق می‌دهد. 

 

سخن آخر:
با اطلاع از تنش ها و استرس های جوانان به طریق مطالعه کتاب پاییز فصل آخر سال است، با کمک و درک آنان  راه اخذ تصمیمات مهم در زندگی را برایشان هموار سازیم.

 

 

خرید کتاب پاییز فصل آخر سال است با ارسال رایگان


کتاب بیشعوری مناسب چه کسانی است؟

وقت‌هایی در زندگی ما هست که از رفتارهای ناشایست و غیرمتعارف و غیر قابل قبول اطرافیان خود به ستوه آمده باشیم و ندانیم دلیل این رفتارها چه چیزی می‌تواند باشد. در مواجه با این سؤال نمی‌دانیم چه پاسخی باید به خودمان بدهیم و در دریایی از ابهام غرق می‌شویم. برای رفع این ابهام نیاز به کمک داریم. این کتاب می‌تواند همان کمک بیرونی برای شناخت بیشعوری افراد موجود در جامعه باشد. اگر هم به دنبال ایجاد تغییرات مثبتی در رفتارهای خود هستید این کتاب به عنوان یک کتاب در موضوع خوددرمانی می‌تواند مفید باشد. 

موضوع اصلی کتاب بیشعوری، روانشناسی یکی از تیپ‌های جامعه است. البته کتاب بیشعوری را نمی‌توانیم یک کتاب علمی در این حوزه بدانیم، چون واقعیت‌های جامعه را با لحن طنزآلودی توضیح می‌دهد.

نویسنده‌ی کتاب، خاویر کرمنت و مترجم آن محمود فرجامی است. این کتاب مدت‌ها در انتظار دریافت مجوز ارشاد بود و مترجم کتاب که امیدی به دریافت مجوز از وزارت ارشاد نداشت، تصمیم گرفت کتاب را در وبگاه شخصی خود منتشر کند و از علاقه‌مندان خواست در صورت تمایل مبلغی را به اندازه‌ی پول یک پیتزا به حساب مترجم واریز کنند.

این روند ادامه داشت  تا در سال 1393 این کتاب توسط نشر تیسا مجوز گرفت و منتشر شد و بلافاصله در شمار پرفروشترین کتاب‌های سال قرار گرفت و به‌سرعت به چاپ بیستم رسید. اکنون نیز این کتاب به چاپ سی و هفتم رسیده است و در حال حاضر جزء کتاب‌های پرفروش چند سال اخیر ایران نیز هست. این کتاب در 5 فصل و 192 صفحه تدوین شده است.

 

مروری بر کتاب بیشعوری:

دکتر خاویر کرمنت بیشعوری موجود در جامعه را یک بیماری می‌داند. یک بیماری مسری و خطرناک. او این بیماری را خطرناک‌ترین بیماری تاریخ بشر می‌داند و بیان می‌کند هرچه یک بیماری خطرناک‌تر و شایع‌تر باشد مقابله با آن ضروری‌تر است. برای مقابله با این معضل بزرگ تاریخ بشریت نیاز به یک راهنمای عملی ارزشمند می‌باشد که این کتاب می‌تواند همان منبع ارزشمند باشد. با اینکه ماجراهای ذکرشده در این کتاب ساختگی است اما همگی آن‌ها به واقعیت نزدیک هستند و به شکلی ملموس در زندگی ما وجود دارند.

 کتاب با مقدمه‌ای از مترجم و پیشگفتار نویسنده شروع می‌شود. خاویر کرمنت در این پیشگفتار می‌گوید که چه اتفاقی افتاد که وی را بر آن داشت که چنین منبع ارزشمندی را تدوین کند. دکتر خاویر کرمنت از سطح رفاه و زندگی اجتماعی قابل قبولی برخوردار بود. ماجرا از جایی شروع می‌شود که پسر وی به جای ادامه دادن مسیر راه ترسیم‌شده توسط پدر تصمیم می‌گیرد که به استخدام ارتش درآید و علی‌رغم مخالفت پدر بر تصمیم خود استوار می‌ماند و مسیر خود را انتخاب می‌کند. این شروع بحران‌های شخصی دکتر کرمنت می‌باشد که پس از آن همسر و دخترش هم او را ترک می‌کنند . کرمنت که درمانده شده بود در نهایت با مراجعه به مشاورش و مشاجره‌ی فراوان با او خود را یک بیشعور می‌داند و درصدد این برمی‌آید که مشکل خود را حل کند.

 

چه کسی بیشعور است:

نویسنده‌ی کتاب بیشعوری معتقد است که بی‌شعورها افرادی نابغه و باهوش هستند. نابغه‌هایی خودخواه، مردم‌آزار و با اعتماد‌به‌نفسی کاذب. این افراد با منفعت‌طلبی‌های خود، در نهایت به خود و جامعه‌شان آسیب می‌زنند. به قلم نویسنده اکنون دنیا به کام بیشعورهاست و گویی بیشعورها سال‌هاست در جهان متحد شده‌اند.  به همین دلیل معتقد است باید کاری کرد وگرنه بیشعورها دنیا را نابود می‌کنند. اوهمچنین در فصل اول از این کتاب می‌گوید بیشعوری یک نوع اعتیاد است. اعتیاد به قدرت، عدم وظیفه‌شناسی و شهوت تسلط بر دیگران. در کتاب بیشعوری بیشعورها را می‌توان از رفتار قلدرمآبانه‌شان شناخت و همچنین بیان می‌کند اگر با این رفتارها به نتیجه‌ی مورد علاقه‌شان نرسند شروع به حقه‌بازی و کلک می‌کنند و قانون و مقررات انگولک می‌کنند. از نظر او بیشعورها قبول نمی‌کنند که باید مسئولیت‌پذیر باشند و یا دست‌کم زیر حرفشان نزنند و حاضر به پذیرش اشکال و اشتباه در کارشان باشند.

در کتاب بیشعوری با چند خصیصه‌ی بیشعورها آشنا می‌شویم که به شرح ذیل است:

  1.     خودپسندی فجیع
  2.     نفرت‌انگیزی بی حد
  3.     خیرخواهی متکبرانه
  4.    ضمیر ناخودآگاه غیر قابل نفوذ
  5.     کسب قدرت با خوار و ضعیف کردن دیگران
  6.     امتناع از صفات اصلی انسانی
  7.     سوءاستفاده‌ی بی‌رحمانه از آدم‌های ساده

در کتاب بیشعوری با انواع مختلف بیشعور  نیز آشنا می‌شویم:

  1. بیشعور اجتماعی
  2. بیشعور تجاری
  3. بیشعور مدنی
  4. بیشعور مقدس‌مآب
  5. بیشعور عرفان‌باز
  6. بیشعور دیوان‌سالار
  7. بیشعور بیچاره
  8. بیشعور شاکی

نویسنده در فصل سوم کتاب بیشعوری به بررسی ابتلای دسته‌جمعی جامعه به بیشعوری می‌پردازد و در نهایت در خصوص زندگی با بیشعورها و روش‌های در امان ماندن از گزند آن ها صحبت می‌کند. روش‌هایی برای کار کردن با بیشعورها، برخورد با دوستان بیشعور، ازدواج با بیشعورها و سایر موقعیت‌های مشابه را معرفی می‌کند و روش‌های درمان بیشعوری را نیز شرح می‌دهد. از نظر او قدم  اول در درمان بیشعوری شناخت و آگاهی به بیشعور بودن است و معتقد است فرد تنها با قبول این قسمت از درمان می‌تواند به مراحل بعدی درمان برود. در ادامه‌ی این فصل نویسنده روش‌ها و ابزارهای درمان را معرفی می‌کند.

 

معرفی کتاب بیشعوری را با آخرین جمله‌ی کتاب به پایان می‌بریم:

«واقعیت تلخ آن است که بوی گند بیشعوری از سراسر دنیا به مشام ما می‌رسد و اگر برای زدودن آن کاری نکنیم به فاجعه خواهد انجامید. فاجعه آن وقتی است که دیگر این بو را احساس نکنیم به این دلیل که شامه‌مان به آن عادت کرده باشد.»

حال شما به این پرسش پاسخ دهید که آیا بویی حس نمی‌کنید؟

 

خرید کتاب بیشعوری با ارسال رایگان


کتاب حرمسرای قذافی بیان واقعیتی شگفت، هراس آور و به غایت تلخ از یک بی عدالتی محض در لیبی است.
در کتاب حرمسرای قذافی شاهد تجسم یک ظلم حقیقی به فجیع ترین حالت از دژخیم طرابلس نسبت به  دختران بی گناه هستیم.
آیا تاکنون از خواندن کتابی احساس خشم وجودتان را پر کرده است؟
آیا شده که از مطالعه بخشی از تاریخ یک کشور آنقدر ناراحت شوید که آرزو کنید کاش می توانستید بر زمین و زمان فریاد برآورید؟
سخن از احساس تحقیر بی گناهان، از لمس درد است. گفتگو از بی عدالتی و اوج ستم یک حاکم، از ظلم فروخورده در گلوی جمعی دردمند در کوخ کاخ نمای یک سلطان است. از روایتی شگفت انگیز و باورنکردنی. 
امروز قصد داریم به معرفی کتابی بپردازیم که اگر تاکنون آن را نخوانده اید، دیگر وقت را تلف نکنید. کتابی که حقیقت را در جامه زشت و عریان ظلم بیان می دارد. کتاب حرمسرای قذافی.


خبرنگار وقایع جنگ که کتاب حرمسرای قذافی را نوشت:


آنیک کوژان (Annic ckjean) خبرنگار و روزنامه نگار جنگ در سال 1957 میلادی در شهر مهم بندری فرانسه، یعنی برست (Brest)  بدنیا آمد.  شهری زیبا واقع در شبه جزیره بریتانی در شمال ساحل غربی فرانسه.

 آنیک کوژان خبرنگار مجله لوموند فرانسه در گذر سالهای پس از انقلاب لیبی، بنا به مأموریت از طرف این مجله معروف سفری به این کشور داشت. سالهایی که مصادف با بهار عربی یا بیداری اسلامی بود. زمانی که دیگر معمر قذافی یا قائد اعظم لیبی با فلاکت  تمام زهر تلخ مرگ را به بدترین حالت نوشیده و به درک واصل شده بود. 
خبرنگار فرانسوی برای تحقیق در زمینه نقش زنان در انقلاب لیبی، راهی طرابلس شد. آنیک کوژان با شنیدن واقعیت دهشتناک و تأسف بار سرنوشت زنان و چگونگی رهبری این کشور، اقدام به چاپ مقاله ای بدون نام بردن از شخص خاصی کرد. اطلاعات او از طریق تحقیقات و مصاحبه با زنان زخم خورده از معمر قذافی تکمیل گردید.  بعد از استقبال عمومی جامعه از این مقاله، آنگاه نگارش کتاب حرمسرای قذافی را آغاز کرد.
کتاب حرمسرای قذافی به قلم آنیک کوژان موفق به دریافت جایزه بزرگ باشگاه بین المللی مطبوعات شد.
همچنین این نویسنده توانست جایزه آلبرلوند را پیش از نوشتن کتاب حرمسرای قذافی، در سال 2010 میلادی جهت نگارش کتاب عرصه ها از آن خود کند.

مختصری در خصوص ترجمه‌ی کتاب حرمسرای قذافی: 


کتاب حرمسرای قذافی توسط  بیژن اشتری برای نخستین بار در 364 صفحه ترجمه گردید. آنگاه  نشر ثالث آن را در سال 1397 منتشر و روانه بازار نمود. کتاب مذکور قریب به یازده بار تجدید چاپ شد و در آخرین نمایشگاه کتاب تهران به عنوان یکی از پرفروش ترین کتابهای نمایشگاه شناخته شد.

 

روایتی به اختصار از کتاب حرمسرای قذافی (Gaddafis Harem)


کتاب حرمسرای قذافی بطور کلی از دو بخش تشکیل می شود. 
قسمت اول کتاب حرمسرای قذافی  بر سرگذشت دختری جوان و زیبا و از زبان خود او روایت می گردد. 
ثریا دختری پانزده ساله که برای خوش آمد گویی و دادن گل به قائد اعظم، در مدرسه محل تحصیلش انتخاب شد. او هرگز تصور نمی کرد که در پس پرده این خوش آمد گویی، سایه چه تقدیر شومی انتظار او را می کشد.
معمر قذافی گل را از دخترک معصوم گرفت و دستی بر شانه و سر دخترک کشید. این علائم منحوس برای ( آمازون ها) یعنی محافظان ویژه و مؤنث قذافی کافی بود که مدت پنج سال سرنوشت پر رنج و درد این دختر را در باب العزیزیه رقم بزنند. زیر زمین دژ بسیار مستحکم و پر جلال و جبروت قذافی در حومه جنوبی شهر طرابلس، پایتخت لیبی. 

 


در بخش نخستین کتاب حرمسرای قذافی شاهد روایت رنج آور و دردناک ثریای پانزده ساله هستیم. ضرب و شتم، تحقیر، اعمال انواع خشونت ها و بارها و بارها تجاوز جنسی و سوءاستفاده روحی توسط بابا معمر هیولا نسبت به دختر جوان.
بخش دوم کتاب حرمسرای قذافی نیز نقلی حاکی از انحرافات شدید قذافی ملعون و تجاوز جنسی نسبت به صدها  قربانی دیگر مانند خدیجه و لیلا و ... دارد.
در کتاب حرمسرای قذافی به گفته نویسنده، این بیمار روانی طعمه های خود را از زیباترین دختران انتخاب می نمود. آنان را از داخل دانشگاهها، آرایشگاه ها، خصوصاً هتل ها و تالارهای  عروسی به توسط گارد ویژه مؤنث خود انتخاب می نمود. این حاکم منحرف جنسی حتی اکیپی را برای گرفتن عکس و فیلم از دختران زیبا رو در زندانها مأمور کرده بود. هیچ زن و دختری از دست او و دیگر مأموران ستمگرش در امان نبودند. 
در کتاب حرمسرای قذافی از سه شخصیت اصلی یعنی ثریا، قذافی و مبروکه سخن گفته می شود. ثریا به عنوان نخستین زن شجاع که حاضر به مصاحبه با آنیک کوژان گردید و قذافی که در همه جا نقش دارد. همچنین  مبروکه، زنی درشت اندام و ستمگر که در همه حال فرمان صادر می کند. اما نقش فرمانبری و اطاعت پرستش گونه از  معمر قذافی را بر عهده دارد. مبروکه دارای شخصیتی اسرار آمیز است که به صورت آشکار یا سایه وار در تمامی کتاب حضوری شاخص دارد. با مطالعه کتاب حرمسرای قذافی به شخصیت مریض و روانی یک سلطان که ظالمانه به مدت 42 سال بر مردم کشورش فریبکارانه حکومت کرد، پی می بریم. نویسنده در کتاب حرمسرای قذافی از سوءاستفاده قذافی از صدها دختر لیبیایی، افریقایی و حتی اروپایی سخن می گوید. انتقالی بی رحمانه به باب العزیزیه قذافی تنها به گناه ...

 
عبرتی از اعماق کتاب حرمسرای قذافی


قذافی سرانجام در 28 مهر ماه سال 1390 شمسی در شهر زادگاهش یعنی سرت، توسط نیروهای انقلابی دستگیر شد. گفته ها حاکی از آن است که پس از تصرف شهر سرت، قذافی اقدام به فرار نمود. در این بین چند تن از محافظان شخصی و فرمانده ارتش نیز او را همراهی می کردند. قذافی و همراهان در حین فرار توسط نیروهای ناتو مورد حمله قرار گرفتند و در یک کانال فاضلاب پنهان شدند. قائد اعظم پس از بیرون آمدن از سوراخ، در حالی که از ناحیه پا و کمر زخمی بود، خود را تسلیم نیروهای انقلابی و شورشی نمود. کمی بعد هم توسط نیروهای انقلابی کشته شد. قذافی به صورت آشکار سالها خود را مدافع حقوق زنان دانست، اما در خفا غارتگر انسانی ترین حق زنان بود. پایان ظلم عاقبتی جز نابودی برای ظالم در بر ندارد. کاش انسانها از دیدن عاقبت ستمگران، عبرت گرفته و تجربه کسب کنند. پیش از آنکه تقدیرشان عبرتی برای دیگران شود.

سخن آخر:
ثروت، مال و منال، جاه و مقام، منصب و پست لالایی دلنشین به ظاهر معصومانه ای برای  خواب غفلت است.
 باز هم تکراری بر ستم را با مطالعه کتاب حرمسرای قذافی شاهدیم که سرانجام آه مظلومان در بند، روزی بر سر ظالمان ستمگر آوار خواهد شد. ولی صد افسوس که بر حدیث ظلم هرگز پایانی متصور نیست. روزی دیگر و در سرزمینی دورتر.

 

توضیحات پشت جلد کتاب حرمسرای قذافی

هشداری آگاهی بخش درباره هزینههای شخصیای که مردم در ذیل نظام توتالیتر متحمل میشوند.
آدم ربایی، تجاوز، تحقیر و خشونت، این سرنوشت انبوهی از زنانی بود که به چنگ معمر قذافی، حاکم مستبد لیبی، افتادند. آنیک کوژان نظام وحشتناکی را شرح میدهد که در آن زنان جوان به ارضای نیازهای حیوانی قائد اعظم وادار میشدند.
غرب مسحور زنان آمازونی قذافی بود. غربیها خبر نداشتند که در پشت دیوارهای قصر قذافی چه خشونت وحشتناکی علیه زنان در جریان است... این کتاب بیشک یک دستائرد بزرگ ژورنالیستی است.
کتاب از سواستفادههای جنسی گسترده قذافی طب بیش از چهار دهه حکمرانیاش پرده برداشته است... کوژان صفحه به صفحه اسامی و چهرههای تازهای را معرفی میکند و به قربانیان قذافی صدایی برای گفتن میدهد.

 

خرید کتاب حرمسرای قذافی با ارسال رایگان


وقتی خدا بخواهد مورچه ای را نابود کند به او دو بال می دهد تا غذای پرندگان شود.


جمله ای را که خواندید یکی از زیباترین جملاتی است که در کتاب سال بلوا خواهید خواند.  کتاب سال بلوا یکی از معروف ترین کتاب های عباس معروفی نویسنده شهیر معاصر ایرانی است که سال هاست از کشور خارج شده. در این مقاله قصد داریم پس از مرور کوتاه بر زندگی عباس معروفی و تاثیری که  شیوه زندگی اش بر آثارش گذاشته بود به معرفی و نقد کتاب سال بلوا بپردازیم هر آنچه را که لازم است شما پیش از خواندن این کتاب بدانید بیان کنیم. در بررسی کتاب سال بلوا از عباس معروفی در این مقاله همراه ما باشید.


درباره عباس معروفی نوسنده کتاب سال بلوا


این نویسنده پر حاشیه در اردیبهشت 1336 در بازارچه نایب السلطنه تهران به دنیا آمد و تحصیلات دوران دبیرستان خود را در مدرسه مروی طی کرد. او به حوزه موسیقی سینما و ادبیات علاقه داشت و پس از چندین سال معلمی و کار در ارکستر ها پا به دنیای ادبیات گذاشت. ابتدا داستان هایی را در مجله احمد شاملو و تحت نظر وی و هوشنگ گلشیری به چاپ رساند اما با چاپ رمان سمفونی مردگان به صورت رسمی به نویسندگان معاصر پیوست و در میان مردم شناخته شد چرا که اولین اثر وی موفق به دریافت چندین جایزه خارجی شد و به زبان های مختلف دنیا ترجمه شد. عباس معروفی به سبب همکاری با نویسندگانی سیاسی چون احمد شاملو وارد حیطه  سیاسی نویسی شد و پس از پلمپ کانون نویسندگان و نجات مدارک حیاتی اعضای آن و پس از توقیف نشریه گردون که خود موسس آن نیز بود، به دلیل بازجویی های سیاسی زیاد از کشور خارج شد و به آلمان رفت و تحت نظر بورس هاینریش بل به آموزش داستان نویسی پرداخت.


موضوع کتاب سال بلوا


کتاب سال بلوا به بررسی پیشامد های چند سال آخر سلطنت رضا شاه در شمال کشور و جنگ جهانی دوم و درگیری ها با روسیه می پردازد.نوشا یا نوش آفرین دختر عزیز کرده یک سرهنگ است که با خانواده و با امید های فراوان از شیراز به سنگسر می روند تا پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کنند اما بر اثر جو مردسالارانه جامعه و در بحبوحه جنگ جهانی دوم خیالات او یکی پس از دیگری باطل می شوند. در ابتدای داستان نوشا دل در گرو حسینا کوزه گر گرو می گذارد و پس از مدتی نه چندان طولانی این دلدادگی را بیهوده می یابد و با دکتری به نام معصوم زندگی مشترک را آغاز می کند. در اواخر داستان نتیجه این ازدواج فارغ از عقل و احساس را به صورت زندانی شدن نوشا در خانه توسط معصوم می بینیم. چرا که معصوم از قصه علاقه نوشا به حسینا در گذشته آگاه شده و به بهانه جذامی بودن نوشا او را کتک میزند و در خانه زندانی می کند.اما حسینا بدون توجه به اتفاق هایی که برای نوشا می افتد به دنبال اهداف اجتماعی خود و پیدا کردن برادرش است. نوش آفرین در زمان حال به تعریف خاطرات گذشته خود می پردازد.


ارزش ادبی کتاب سال بلوا


با توجه به این که کتاب سال بلوا دومین اثر عباس معروفی است بسیاری معتقدند که این کتاب از ظرافت کمتری نسبت به اولین اثر وی برخوردار است اما در این کتاب شما شاهد شخصیت پردازی های فوق العاده قوی عباس معروفی هستید به طوری که با هیچ یک از شخصیت های داشتان احساس غریبگی نخواهید کرد و با وجود آن که تعداد شخصیت های داستان زیادند سرنوشت هیچ یک ناتمام نمی ماند و شما از همه چیز آگاه خواهید بود.


عباس معروفی داستان را در هفت شب روایت می کند و شما قصه بلوا را از زبان اول شخص در شب های فرد و از زبان سوم شخص یعنی نوشا در شب های زوج می خوانید. برخی معتقدند این کتاب تنها به بررسی پیشامدها و رخدادهای روزانه پرداخته و با معرفی کردن شخصیت های بسیار خواننده را دچار گمراهی می کند در حالی که عباس معروفی با پرداختن به جزئیات شخصیت ها آن ها را برای خوانندگان ملموس کرده و اجازه گمراهی را به آنان نمی دهد. با توجه به این که معروفی در مقدمه خود این کتاب را به سیمین دانشور و سیمین بهبهانی و مادرش تقدیم کرده از ابتدا انتظار دارید که نقش زنان را در این کتاب پر رنگ ببینید اما در کتاب تنها بر مردسالاری پرداخته شده و زنان تنها نقش قربانیان خاموش و منفعل را ایفا می کنند مانند نوشا که به یک ازدواج اجباری تن داد و نتوانست از علاقه خود به حسینا داستانی زیبا خلق کند و سرنوشت خود و مردم منطقه اش را تغییر دهد اما در داستان همواره شاهد درک سیاسی صحیح نوشا و تجزیه و تحلیل رخداد های منطقه توسط او هستیم.

 

نقدی بر کتاب سال بلوا

کتاب سال بلوا که از جنجالی ترین آثار عباس معروفی است گاهی از زبان اول شخص و گاهی از زبان سوم شخص به بررسی داستان می پردازد. داستان در 7 شب روایت می شود و در شب های فرد راوی اول شخص است و در شب های زوج سوم شخص. در نتیجه شما هرگز از لحن یکنواخت داستان خسته نخواهید شد. در داستان شخصیت های بسیاری وجود دارند و سرگذشت افراد زیادی نقل می شود اما به دلیل شخصیت پردازی قوی عباس معروفی نیازی نیست که نگران باشید چرا که از سرنوشت همه آن ها با خبر خواهید شد و سرنوشت هیچ یک از دید شما پنهان نخواهد ماند. همان طور که گفتیم در کتاب سال بلوا شما با یکی از پرطرفدار ترین موضوعات تمام دوران ها در ایران مواجه خواهید شد و چیزی نیست جز ظلم هایی که در حق زنان شده است. در کتاب نوشا به ازدواجی اجباری تن خواهد داد و با وجود سطح فکر بالایی که دارد نمی تواند جلوی مردان جامعه بایستد و در نهایت تسلیم می شود و معصوم او را در خانه حبس می کند. مطلب را با یکی از معروف ترین پاراگراف های کتاب سال بلوا به پایان می رسانیم.

 حسینا گفت:”میدانی اولین بوسه جهان چطور کشف شد؟”

دستش تا آرنج گِلی بود، گفت که در زمان های بسیار قدیم زن و مردی پینه دوز یک روز به هنگام کار بوسه را کشف کردند. مرد دستش به کار بود، تکه نخی را با دندان کند، به زنش گفت بیا این را از لب من بردار و بینداز. زن هم دستاش به سوزن و وصله بود، آمد که نخ را از لب های مرد بردارد، دید دستش بند است، گفت چه کار کنم. ناچار با لب برداشت، شیرین بود، ادامه دادند.


خرید کتاب سال بلوا با ارسال رایگان


انسان روح و روان پیچیده‌ای دارد، پیچیدگی‌هایی که وی را به سمت تصمیمات مختلف می‌کشانند. روزمرگی‌ها، معنا نداشتن‌ها، خستگی‌ها و افسردگی‌ها می‌توانند تمام وجود انسانی را به چالش بکشند. شادی درونی ما احتمالا چیزی نیست که فقط ظواهر زندگی موفق آن را تامین کند، زندگی مالی موفق، وضعیت شغلی موفق و حتی خانواده موفق همگی می‌توانند باشند و کسی باز از زندگی خود راضی نباشد. کتاب خیانت، داستان زنی است که با بحران‌های درونی بسیاری درگیر می‌شود.  

داستان کتاب خیانت 


زنی موفق به نام لیندا در این داستان به تصویر کشیده می‌شود، کسی که در دوره‌ی افسردگی خود با عشق دوران نوجوانیش مواجه می‌شود و گمان می‌کند که او می‌تواند انگیزه‌ی یک مواجهه‌ی جذاب برای فرار از وضعیت موجود را به وی دهد. علی رغم اینکه لیندا دارای شوهر و دو فرزند است، درگیر ماجرایی عاطفی می‌شود که انگیزه‌ای کاذب در زندگی خویش ایجاد نماید، وی در حوالی سی سالگی دارای بحران روحی شده است و هیجانات دوران جوانی را در خویش جستجو می‌کند. زنی خودخواه که همه چیز دارد؛ پول، فرزندان دوست داشتنی، همسری که دوستش دارد و شغلی موفقیتآمیز. اما در زندگی‌اش یک چیز ندارد و آن خوشحالی است. زن در خلال رابطه خیانت‌آمیز خود به دنبال هیجان است و به نظر می‌رسد هر فعالیتی که آدرنالین وی را زیاد می‌کند برای او راضی‌کننده باشد، حتی اگر به قدر یک دویدن دور پارک کوتاه و ساده باشد. 


لیندا تصمیم می‌گیرد روزمرگی و خسته‌کنندگی روزهایش را با چیزی جایگزین کند. شاید آن چیز عشق سال‌های دور دبیرستان او و یک خیانت به همسرش باشد. جاکوب، پسری که لیندا پیش‌تر می‌شناخته است، اکنون سیاست‌مدار نامداری شده و لیندا که برای مصاحبه از وی او را می‌بیند، نوستالژی روابطش با جاکوب باز می‌گردد و او خود را در لبه خیانت می‌یابد .


نقد کتاب خیانت


لیندا فردی افسرده، مغرور و توخالی به نظر می‌رسد و داستان شخصیت‌های دیگر را هم به خوبی تعریف نمی‌کند، خواننده تنها لیندا و جاکوب را عمیق می‌شناسد. جاکوب که فردی زن باره است و به همسرش خیانت می‌کند در سر دیگر داستان قرار دارد. اما اطلاعات زیاد و عمیقی از فرزندان لیندا و یا همسرش کسب نمی‌کنیم که بتوانیم خود را در جای او بگذاریم. لیندا به همین دلیل بسیار غیر قابل درک و هم‌ذات‌پنداری به نظر می‌رسد. در تمام طول کتاب خیانت، لیندا شک دارد. چرا کاری را می‌کند؟‌شک دارد. چرا جذب جاکوب شده است؟‌ نمی داند. چه برنامه‌ای دارد؟‌ مطمئن نیست. داستان به قدر کافی  شخصیت وی را هم شکل نمی‌دهد. کتاب خیانت در مجموعه‌ خرده داستان‌های موازی و برخی روابط جنسی پیش می‌رود و پائولو کوئیلو در این میان گاه گاهی هم از خدا چیزهایی به زبان می‌آورد. در نهایت رمان را در تاریکی به حال خود رها می‌کند. 
پائولو کوئلیو در این داستان سعی کرده هیولای درون ما را به تصویر بکشد که در مواقع روزمرگی و ناشادی درونی، ما را رها نمی‌کند. یکی از دلایلی که لیندا شاد نیست می تواند زندگی بی معنای او باشد، با وجود وضعیت خوب مالی و خانوادگی و شغلی، لیندا چه چیزی کم دارد که در زندگی اش دنبال کند؟‌ شاید اعتقادی معنابخش به زندگی‌اش باشد، شاید هم به سادگی یک سرگرمی یا تفریح جدید!

پائولو کوئلیو با نگاهی به علل روانشناسانه‌ی خیانت، خواننده را به واکاوی در درون خویش و احساسات و عواطف شخصی‌تر دعوت می‌کند. 

مانند دیگر آثارپائولو کوئلیو، کتاب خیانت نیز دارای نثری روان و خواندنی است و نویسنده متن جذابی را با روایتگری مدرن تلفیق کرده و خواننده را به دنبال خود می‌کشاند. اما بر خلاف نامش، این کتاب فقط درباره‌ی یک عمل خیانت‌آمیز نوشته نشده است.


درباره‌ی نویسنده‌ی کتاب خیانت، پائولو کوئلیو


پائولو کوئلیو اولین رمان موفق خود ؛«خاطرات یک مغ» را زمانی نوشت که یک پر سفید در کنار پنجره‌ی یک مغازه پیدا کرد. او که رمان اولش شکست خورده بود و از طرفی آرزوی نویسنده شدن در سر داشت، روزی که برای نوشتن کتاب خاطرات یک مغ بسیار با خود کلنجار می‌رفت، به خود گفت که اگر امروز یک پر سفید ببینم کتابم را خواهم نوشت! و آن روز از قضا، پر سفیدی در پنجره‌ی مغازه‌ای پیدا کرد. 

 


پائولو کوئلیو که در سال 1947 در برزیل دیده به جهان گشود، از ابتدا به نویسندگی علاقه فراوانی داشت. وی که با اصرار خانواده به تحصیل حقوق پرداخت، پس از مدتی دانشگاه را رها کرد و به کار ترانه‌سرایی مشغول شد. او یک بار همه چیزش را رها کرده و به سبک زندگی هیپی‌ها، از جنوب تا شمال آمریکا، آفریقا و اروپا را گشت و در سال 1960 هم به مواد مخدر روی آورد.
هنگامی که در سال 1986 مسافت زیادی را در جاده‌ای در اسپانیا پیموده بود، نوعی بیداری معنوی را تجربه کرد که زندگی‌اش را برای همیشه تغییر داد و بعدها کتاب کیمیاگر را نوشت. کتاب کیمیاگر او رکورد فروش کتاب را شکست و با فروش بیش از 65 میلیون نسخه و ترجمه به بیش از 70 زبان دنیا پرفروش‌ترین کتاب یک نویسنده زنده لقب گرفت. 
بر برخی آثار این نویسنده‌ی برزیلی فضای عرفانی و معنوی خاصی حاکم است، داستان کیمیاگر او که تلاش‌های فردی به دنبال گنجی را نشان می‌دهد مشابه یکی از داستان‌های مثنوی معنوی مولانا است و مضامین نقل شده با برخی از مفاهیم عرفان‌های شرقی مشترک هستند. 


انتشار کتاب خیانت در ایران 


این کتاب در قطع رقعی و در 256 صفحه توسط نشر کتاب پارسه منتشر شده است. مترجم آن نیز اعظم خرام است که برگردانی خواندنی از کتاب خیانت به زبان فارسی ترتیب داده است. 

 

خرید کتاب خیانت با ارسال رایگان از کتاب وب